تعامل چاره کار است
در نظرهائی که دوستان جویای کار و مدیران عزیز سازمانها ابراز نمودند (اینجا و اینجا و اینجا و اینجا) نکات جالبی مطرح شده است.
در همین وبلاگ هم اینجا در این مورد بحث شده است. اگر حوصله داشتید، این فایلهای صوتی که در مورد نیروهای مورد نیاز کشور در سال 1404 است، را هم بشنوید.
وقتی این نظرات را خواندم، دیدم بیشتر مشکل در وجود فاصله است، بین انتظارات مدیران و کسانی که قرار است نیروهای کاری شرکت باشند.
به عبارت دیگر، اشکال در این است که هر کس از کجا و چه موضعی به دیگری نگاه میکند و دلیل رفتارهای او را نمیداند. مدیر با تجربه تر، از بالای قله کارجوی جوان را در دامنه قله میبیند و فکر نمیکند او هم بتواند مانند خودش راه تا قله را طی کند. کارجو هم بالای قله را میبیند و شاید فکر میکند چه راه پر پیچ و خمی است و من چطور میتوانم به آنجا برسم؟ تجهیزاتش را یا نمیشناسد یا بلد نیست با آنها کار کند و مضطرب است.
نوشته آقای شاهین را بخوانید. انتظاراتش را ببینید:
با اجازه ایشان من برداشت خودم را بگویم تا با هم بحث کنیم:
- شرکت وب سایت ندارد.
- صدای تلفن شرکت زیاد و آزار دهنده است.
- کسی دانشش را به اشتراک نمیگذارد.
- آینده من مبهم است.
- برای قدر دانی، فقط خسته نباشید کافی نیست.
- ساعت کاری برنامه نویس باید آزاد و باز باشد.
- برنامه نویس، آچار فرانسه نیست.
- محیط شرکت، از فاصله میزها، تا نوع مونیتور و میز و صندلی باید خوب باشد.
با کمال احترام، به این دوست عزیز و تمام برنامه نویسهای محترم، من همانطور که به برخی نظرات آقای واحد و آقای آواژ و سایر مدیران عزیز انتقادهائی داشته و دارم، فکر میکنم این نظرات و خواسته ها هم خیلی یک سویه هستند.
اینها یعنی من هیچ کاری به امکانات و محدودیتهای شرکت ندارم، بهترین شرایط را میخواهم و متاسفانه هیچ نظارتی را هم دوست ندارم، انشاالله کار خوبی تحویل خواهم داد.
این انتظارات خیلی طبیعی است. اصلاً هم عیب و ایرادی ندارد. اما به نظرم خوب است با مدیر شرکت صحبت شود، این انتظارات بازگو شود، محدودیتهای شرکت هم شنیده شود، تا یک توافق حاصل شود. توافقی که برنده-برنده باشد،تا دوام یابد.
من واقعاً اعتقاد دارم که حلقه گمشده این مشکلات، تعامل (پارامتر I) بین شرکت و کارمندان است.
جای دیگری هم نوشته ام که متاسفانه بین تمام ایرانیانی که ما رفتار سازمانی شان را تجزیه و تحلیل کرده ایم، این تعاملگری ضعیف بوده است. باید همه روی این قوه تعامل با هم کار کنیم… راه علمی هم دارد….
سربلند باشید و تعامل کنید (کنیم) با هم…
سلام ،
در مطلبی که من نوشتم (“حقوق انسانی یک برنامه نویس”) از نظارت گله ای ندارم. نظارت صحیح هیچ اشکالی ندارد. من ذکر نکردم نظارت را دوست ندارم ! .
برخی از مواردی که ذکر کردم از پیش نیاز های هر شرکت نرم افزاری می باشد.
“تعامل چاره کار است.” خوب بود ، ممنون.
[ go f…… ur self ] [:
دوست ناشناس که میدانم میآئی که ببینی نظرت منتشر شده یا خیر.
این هم نظری است. ممنون. اما بیشتر علاقمند بودم نظرتان را مرقوم میفرمودید. ببخشید مجبور شدم بخشی را حذف کنم که به خوانندگان توهین نشود.
سربلند باشید
در ادامه مطلب شما و دیگ ر دوستان من هم مطلبی نوشتم با عنوان در جستجوی کار و نیروی کار و به همین تفاوت نگاه و فاصله اشاره کردهام.
سلام
از توجه شما ممنون
قطعاً نگاه شما، هم به لحاظ تخصص شخصی و هم به لحاظ فرهنگ سازمانی که در آن هستید، بسیار سودمند است.
نوشته آقای مهرانی در این مورد اینجاست:
http://thecoach.ir/1391/02/24/in-search-of-jobs-and-candidates/
سربلند باشید