سیستم عامل سازمان
بعد از اینکه سیستم های DOS از بین رفت، سیستمهای ویندوزی آمد که همراه با امکانات بسیار وسیع ترش، برای نصب هر نرم افزار اقداماتی را طلب میکرد. این اقدامات تنظیمات سیستم را تغییر میداد، مثلاً در رجیستری، و در گامهای بعدی و با تعدد نصب و برداشتن نرم افزارها و امکانات، سیستم به مرور ضعیف و ضعیف تر میشد و میشود، تا جائی که در مقطعی تغییر سیستم عامل، ضرورت می یافت.
سازمان هم همین وضعیت را دارد. یک موجود زنده است که دائم تغییراتی به آن اعمال میشود و مقطعی میرسد که تغییر سیستم عامل، علیرغم تمام سختی اش، اجتناب ناپذیر میشود….
اتفاقاً اقداماتی که در سازمان هم انجام میدهیم بسیار مشابه اقداماتی است که در مورد سیستم رایانه ای انجام میشوند:
- اول باید بک آپ بگیریم. یعنی در سازمان بدانیم که کجا هستیم و چه ضوابط و روالهایی داریم
- بعد باید مطمئن شویم که سی دی های راه انداز و نصب سیستم عامل را داشته باشیم. یعنی باید نقشه راه در سازمان بعد از بالا آمدن سیستم جدید، چیست.
- بعد باید نرم افزارهای جدید را یکی یکی و با دقت نصب کنیم. حالا نرم افزارهای مشکل آفرین را در این مقطع دیگر نصب نمیکنیم. عین همین کار را در سازمان هم انجام میدهیم. اگر دستورالعملی بوده که مشکل ساز بوده، آن را دیگر جاری نمکنیم.
- بعد اطلاعات را سر جای خودش قرار میدهیم و شروع میکنیم به روز کردن اطلاعات پایه ای.
- تا مدتی سیستم دوگانه کار میکند، با گوشه چشمی به اطلاعات قدیمی و نگاهی به امکان بهبود.
حالا اگر این تغییر را بتوانیم طوری مدیریت کنیم که چند اتفاق، مثلاً ارتقای سخت افزاری با تغییر سیستم عامل هم زمان شود، چه بهتر.
اما نکته مهم این است که وقتی سیستم شروع کرد به مشکل نشان دادن، این ما هستیم که هر روز فرسوده تر میشویم. مقاومت در برابر این تغییر راندمان را کاهش میدهد و باید منتظر باشیم که اگر زود و به موقع اقدام نکنیم، روزی سیستم دیگر اصلاً کار نکند و آن وقت که احتمالاً کارهای مهمی هم داریم، دیگر برای این تغییر شاید زمان کم باشد.
راستی سازمان خیلی شبیه رایانه است، د رمورد آنتی ویروس هم شباهتهائی میتوان یافت، فکرش را کرده اید؟
سیستم عامل سازمان شما درست کار میکند؟
سربلند باشید