نردبان یادگیری – پله چهارم
پله چهارم و آخر از نردبان یادگیری جائی است که مهارتی داریم که ناخودآگاه از آن استفاده میکنیم. درست مثل همان داستان شوت زدن آقای مسی، که دیگر برای تنظیم زاویه پایش و شدت نیرویش فکر نمیکند و همه چیز خودکار رخ میدهد. از همین مثال میتوانید حدس بزنید که این مرحله چقدر برای فرد لذت بخش و برای سازمان مفید است.
در این مرحله ممکن است با این سوال مواجه شوید که شما چطور این قدر در این زمینه خوب هستید؟ و شما اصلاً نمیدانید که چه میکنید که این قدر خوب است؟ اما خوب هستید. این هم لذت بخش است.
در این مرحله آن قدر تمرین شده که دیگر فرد نیازی به مراجعه به خودآگاه خود، برای انتخاب و کاربست مهارت لازم در موقعیتها ندارد. اما کلید اصلی برای رسیدن به این مرحله جذاب و لذت بخش چیست؟همانطور که در سطور پیشین آمد، پیش نیاز رسیدن به این مرحله از دید فرد، تمرین و تمرین و تمرین است. آن قدر تمرین کند که تمام مراحل و حسها را درک کند و بداند که مثلاً کی در آستانه عصبی شدن و سپس پرخاش است. اما از آن سو سازمان هم نقش دارد. مهمترین نقش سازمان ایجاد اعتماد سازمانی است. وقتی اعتماد سازمانی وجود داشته باشد، فرد از اینکه رفتارهای تازه بروز دهد واهمه نخواهد داشت، بلکه میداند که دیگران از این رفتارها استقبال میکنند، اگر هم دچار خطا شود، حمایت موجود و برقرار خواهد بود.
فرض کنید که در مهارت مدیریت زمان، فردی که به علت عدم توانائی در رد کردن کارهای غیر مهمی که دیگران حاضر نیستند برایش وقت بگذارند اما از او میخواهند که این کار را بکند، حالا یادگرفته (در پله سوم) که چطور باید “نه” گفت. طبیعی است که در اولین گامها احتمالاً او در تشخیص موقعیت مناسب برای رد کردن یک درخواست خطا کند. مثلاً کاری فوری را که به او ارجاع میشود، رد کند. اگر هزینه این خطا آن قدر بالا باشد که وی احساس خطر کند، بار دوم کمتر احتمال دارد که تصمیم بگیرد که نه بگوید و به همین ترتیب این احتمال کم رنگ تر و کم رنگ تر خواهد شد تا کم کم از یاد میرود.
اما اگر مدیر این فرد، اندکی مهارتهای رهبری سازمانی داشته باشد، با وی گفتگو میکند و علت نامناسب بودن این رد کردن را برایش توضیح میدهد، او بدون اینکه واهمه داشته باشد، بار بعدی و بارهای بعدی هم تلاش خواهد کرد.
باید یادمان باشد که اگر مدیر ما چنین نکرد، این توجیهی برای به کار نبردن این مهارت یا هر مهارت دیگر نیست، اینجاست که ما باید نقش آفرینی کنیم و با مدیرمان صحبت کنیم و بپرسیم که کجای کار ما ایراد داشت، یا از دوستانمان، یا از یک مرجع (کتاب یا مربی) سوال کنیم که چه شد و کجای کار ایراد داشت.
در یکی از کارگاههای مدیریت زمان که در مورد همین موضوع صحبت میکردیم، دوستان اصرار داشتند که نمیشود به مدیر، نه گفت. همان موقع تلفن همراه دوستی که مسئول یک بخش فوریتهای فنی بود، زنگ خورد و مدیر پشت خط بود، با خنده گفت حالا من این را رد کنم که سر کلاس هستم؟
اینجا پاسخ روشن است، “نه” باید موثر باشد، نباید به هر درخواستی نه گفت. این یک تلفن برای تماسهای فوری است، شغل وی هم رسیدگی به همین موارد فوری است، حالا این درخواست را رد کند، چون سر کلاس است؟
در میان گام سوم و چهارم، تکرار آموخته ها بسیا رکمک میکند، درست مثل خواندن یک فصل از کتاب، دو بار با فاصله. در بار اول کلیات را درک میکنیم و بار دوم عمیق تر به موضوع واقف میشویم. این به تحکیم کمک میکند.
نکته دیگر، نقش تشویق و تنبیه است. تشویق همیشه موثرتر است، قبلاً هم نوشته ام که تشویق هر بار که رخ دهد، اثرگذار است، اما تنبیه فقط وقتی اثرگذار است که در تمام موارد خطا، اعمال شود، اگر در بعضی بشود و در بعضی نشود، تنبیه کم اثرتر و شاید بی اثر شود.
باید به خاطر داشته باشیم که ممکن است ما در مهارتی در پله دوم باشیم و در مهارتی دیگر در پله سوم و … این کاملاً محتمل است و اصلاً باید همینطور باشد. شما نمیتوانید بیش از 3-4 مهارت را همزمان درخود توسعه دهید، اما خبر خوب این است که با توسعه یک مهارت، به علت وابستگی ریشه ای این مهارتها به هم، در سایر مهارتهای شما هم بهبودهایی رخ میدهد که ممکن است خودتان را متعجب کند.
مثلاً وقتی شما پرخاشگری را کنترل میکنید، ارتباطات شما موثرتر میشود. یا وقتی مهارت تصمیم گیری خود را توسعه میدهید، مهارت ارائه شما به جمع هم بهبود پیدا میکند. از این شانس باید استفاده کنید.
در برنامه ریزی آموزش هم باید به این نکات توجه داشت، تقدم و تأخر آموزش مهارتها، به همین دلیل اثرگذاری متقابل، ممکن است اثربخشی آموزش را بیشتر یا کمتر کند.
در کدام مهارت در پله چهارم هستید؟ فکر میکند پشتکار و انگیزه لازم برای رسیدن به پله چهارم در کدام مهارت را داشته باشید.
همین امروز برای توسعه یک مهارت ساده اقدام کنید، سخت است، اما با تمرین شدنی است، و وقتی به آن بالا میرسید، منظره های بسیار قشنگتری خواهید دید.
سربلند باشید
تعقیب
[…] یادگیری ـ پلهی سوم و پلهی چهارم (وفا کمالیان؛ رفتار […]
دیدگاه ها غیر فعال است.