بازنگاهی به آزمون دیسک
مدتهاست که از آزمون یا تست DISC (اجازه بدهید از این پس بنویسم آزمون یا تست دیسک که روان تر باشد) ننوشته ام. در این مدت اما دوستان دیگر مشغول نوشتن و اشاعه اندیشه ها و یافته هایشان بوده اند. بنده هم مثل شما در فضای مجازی، اعم از انواع گروههای تخصصی و وب سایتها این نوشته ها را یا خودم دیده ام، یا به واسطه دوستان در جریان آنها قرار گرفته ام. از اینکه فضا برای بحث در این مورد این قدر باز شده است، خوشحالم. باز شدن فضا و شکل گیری گفتگو در این قبیل حوزه ها همیشه برای من مطلوب است و استفاده میکنم. این یادداشت نگاهی به این نوشته ها و گفتگوهاست.
انگیزه این نوشته نه پاسخ دادن به آن نوشته ها و نه تقابل با این عزیزان است، بنده قبلاً در چند نوبت (مثلاً اینجا در آذرماه 1390 و اینجا در آبان ماه 1393) همه دوستانی که محصولاتی مبتنی به مدل دیسک را ارائه میکنند و من میشناخته ام، معرفی کرده ام، کسانی را که شاید به نوعی رقیب ما محسوب میشده اند.
امیدوارم این اقدامات که به زمانی بر میگردد که این محصول این قدرها هم شناخته شده نبود، شاهدی بر این ادعا باشد که من واقعاً این دوستان را رقیب نمیدانم. معتقد هستم که همه ما باید آن قدر همه چیز را عیان و باز معرفی کنیم که مشتری حق داشته باشد و بتواند با اطلاعات بیشتر، تصمیمی خوب بگیرد. این نکته را آنجا هم نوشته بودم.
در نوشته ها و گفتگوهایی که در فضای مجازی شکل گرفته، گاهی نکاتی مطرح شده که با درک من از این مدل تطابق ندارد، آنها را هم اینجا خواهم آورد، اما نیتم همان است که در سطور قبل آمد. امیدوارم این نیت باور شود.
ابتدا لازم است کمی در مورد این مدل یادآوری کنم، تا با درکی مشترک وارد موضوع شویم:
- مدل دیسک متکی به نوشته های آقای پروفسور مارستون در کتاب Emotions of Normal People است که در دهه 30 میلادی نوشته شده است. اما در آن زمان از این مدل استفاده تجاری نشد، به دلایلی که از حوصله این نوشته خارج است.
- سالها بعد، بر اساس برداشتهای مختلف از این مدل، محصولاتی به یازار ارائه شد که امروز تعداد این محصولات (تا حدی که آخرین تحقیقات بازار در این حوزه نشان میدهد) 76 محصول است. خواهش میکنم توجه بفرمائید که بین محصول (آزمون، پرسشنامه یا تست دیسک) و مدل دیسک تفاوت هست.
- یکی از این محصولات، محصول شرکت توماس اینترنشنال انگلستان است که شرکت پوینده دهکده جهانی نمایندگی انحصاری آن را در جمهوری اسلامی ایران دارد. اطلاعات بنده عمدتاً متکی به فرضیات و یافته های این محصول (تست یا آزمون یا پرسشنامه) است. در مورد سایر محصولات که توسط شرکتهای دیگر ارائه میشود، اطلاعاتم کمتر و محدود است.
- مدل دیسک ترجیحات رفتاری را میسنجد و به کلی با شخصیت فاصله دارد. گهگاه در معرفی برخی محصولات متکی به دیسک، این دو (یعنی تست یا آزمون رفتاری و تست یا آزمون شخصیتی) با هم مخلوط شده اند که این درست نیست.
- مدل دیسک برای مقاصد مختلفی در سراسر جهان به کار رفته و میرود. از جمله این مقاصد، مقاصد سازمانی و کاربردهای سازمانی است. برخی محصولات متکی به این مدل برای این کاربردها از سوی مراجع معتبر بین المللی اعتبار سنجی شده اند. محصول توماس اینترنشنال (نام تجاری این محصول PPA است که سر حرف کلمات Personal Profile Analysis است)، از سوی انجمن روانشناسی انگلستان (British Psychological Society – BPS) مورد ارزیابی و اعتبار سنجی قرار گرفته است (میتوانید اینجا را ملاحظه کنید). خواهشم این است که در مورد تک تک کلمات و عبارات به کار رفته در این اعتبار سنجی دقت فرمائید. من به برخی از آنها اشاره میکنم:
- این اعتبار سنجی نخستین بار در سال 2003 انجام شده و آخرین نوبت آن در سال 2015 بوده که وفق مقررات آن انجمن، تا سال 2020 اعتبار خواهد داشت.
- حوزه ای که کاربرد این محصول در آن بررسی شده حوزه کار و اشتغال است (Work and occupational)
- هم نسخه کاغذی و هم رایانهای مورد بررسی قرار گرفته است.
- بنا به ذات این آزمون (یا تست)، بررسی نرم (Norm) ضروری نبوده است. (در این نوشته توضیحاتی در این مورد داده ام)
- روائی و پایائی این محصول بررسی شده و در رده ای 3 ستاره و 4 ستاره ارزیابی شده است.
- کیفیت مدارک و مستندات ارائه شده برای نشان دادن پیشینه نظری و کاربرد در رده 4 ستاره ارزیابی شده است.
- بنا به سیاستهای موسسه مزبور کسانی که بخواهند اطلاعات بیشتری در مورد این ارزیابی و جزئیات آن داشته باشند، میتوانند با پرداخت هزینه اطلاعات تکمیلی و جزئیات را از این لینک دریافت کنند.
- بنابراین حداقل در مورد این محصول (PPA) و نه محصولات دیگری که متکی به این مدل هستند یا مدعی این ارتباط هستند، ادعاهای زیر اقلاً به سادگی و راحتی قابل پذیرش نیستند:
- مدل دیسک روائی و پایائی ندارد. این گفته اساساً مشکل دارد، چون مدل ممکن است حتی پایائی داشته باشد، اما این به معنی پایائی تمام محصولاتی که بر اساس آن استوار میشوند نخواهد بود.
- دیسک کاربرد سازمانی ندارد.
- دیسک فقط برای بهبود ارتباطات افراد است.
- در مورد دیسک نرم ارائه نشده است.
- در مورد روائی دیسک اطلاعات معتبری در دست نیست.
- و ….
- تاکید میکنم که بحث بنده در مورد محصول PPA است. در مورد سایر محصولات بی شک، ارائه کنندگان آنها چنین اطلاعاتی را ارائه خواهند داد. اما هرجا موضوع عام بوده در مورد مدل صحبت شده هر جا موضوع خاص محصول بوده از محصول نام برده شده است.
- این اطلاعات مهم است، چون خروجیهای مدل اطلاعاتی میدهند که ممکن است فرد را به بیراهه بکشاند و بر او اثرات مخرب داشته باشد. هر فردی که بخواهد از محصولات متکی به این مدل استفاده کند، باید بداند که چنین اطلاعاتی را باید بخواهد و آنها را خوب بررسی کند. به استناد اینکه خروجی محصول تطابق خوبی با شناخت فرد از خودش یا دیگران از او دارد، نمیتوان به تمام خروجی ها استناد نمود. درخواست این اطلاعات حق مشتری است.
- انجمن روانشناسی انگلستان یک مرجع بین المللی است که سالهاست در این حوزه ها فعالیت میکند. اینکه روائی و پایائی محصول توسط چه مرجعی با چه اعتبار و پیشینه ای بررسی و تائید شده باشد، بسیار مهم است. درست مثل مقالات علمی که زمانی ارزش پیدا میکنند که توسط مراجع معتبر پذیرفته و منتشر شده باشند. این هم نکته دیگری است که باید به آن توجه شود. اما برای رعایت امانت این هم باید گفته شود که این تائیدها توسط هر مرجعی که باشد، به مفهوم توصیه به استفاده نیست، به مفهوم عالی و بی نقص بودن نیست، به مفهوم رعایت حداقل الزامات است.
- این اشکالی ندارد که برخی دوستان محصولات دیگری را برای سنجش، به عنوان محصولات خیلی معتبر که در سازمانهای معتبر استفاده میشوند معرفی میکنند. اما اشکال این است که دو محصول را به دلیل اینکه فلان سازمان از این استفاده کرده و از آن نکرده، اولویت بندی اعتباری کنیم. این برداشت غلط است و به گمان بنده نوعی آدرس غلط دادن است. طنز مطلب زمانی بیشتر میشود که همان محصولات عالی هم توسط همین موسسه روانشناسی انگلستان اعتبار سنجی شده اند و بعضاً با درجات اعتباری در رده های پائین تر یا برای استفاده در حوزه هایی غیر از کسب و کار. مثال خوبی در این مورد محصولی به نام Pasat یا Passat است که بسیار محصول خوبی است اما دچار اغراق در معرفی شده است. در متن ارزیابی این محصول آمده که برای شناسائی شاخصهای موثر در موفقیت در فروش اعتبار سنجی شده است (Personality attributes that have a direct relevance to success in sales roles) اینجا را ببینید. البته در این مورد بنده صاحب نظر نیستم.
اما نکات دیگری هم مطرح شده اند که تلاش میکنم در ادامه به آنها هم اشاره کنم:
- دیسک هم مانند هر مدل دیگر و تمام محصولات یا آزمونهای متکی به آن، مانند هر محصول دیگر، محدودیتها و نقاط قوتی دارد که باید به مجموعه آنها توجه شود:
- دیسک ارزان و سریع است و با حداقل حاشیه پردازی اطلاعات ارائه میدهد.
- خروجی محصول باید توسط فردی که آموزش دیده مورد استفاده قرار گیرد.
- این حق هر مشتری است که در مورد خروجیها توضیح بخواهد و ما وظیفه خود میدانیم که این توضیحات را تا قانع شدن مخاطب ادامه دهیم. باورم این است که سایر فعالان این حوزه هم همین کار را انجام میدهند.
- شناختی که دیسک میدهد، کامل نیست. بسیاری از جنبه های یک انسان با این مدل (و اساساً با هیچ مدل دیگری) قابل شناسائی نیست، گرچه ردپائی از آنها ارائه میدهد. مثلاً کیفیت تصمیمی که فرد میگیرد، قابل ارزیابی نیست، اما در مورد رویکرد فرد به مقوله تصمیم گیری میتوان اطلاعاتی ارائه کرد. گروهی معتقد هستند که دیسک در مورد تصمیم گیری هیچ اطلاعاتی ارائه نمیدهد. به باور من این برداشت صحیح نیست.
- دیسک رفتار را با شناسائی ترجیح های فرد در مورد صفات رفتاری میسنجد، متخصصان عزیز مستحضرند که با سنجش صفات رفتاری نمیتوان در مورد هیجانات فرد (مثلاً هوش هیجانی) یا مواردی که به وضوح در بعد شخصیت بررسی میشوند، مانند درون گرائی و یا برون گرائی، اظهار نظر قطعی کرد. ممکن است بتوان نشانه هایی داد، اما تعیین قطعی به نظرم محل اشکال باشد. در صحت چنین ادعایی (اعلام نظر قطعی در مورد برونگرائی و درونگرائی) در مورد هر خروجی که ادعای اتکا به مدل دیسک را داشته باشد، تردید دارم.
- شیوه دریافت اطلاعات (یا برگزاری آزمون) در محصولات مختلف فرق داشته و تابع طراحی محصول است. آزمون هم یکی از اجزای محصولات است و علاوه بر خروجیها، آزمون و شیوه پردازش هم باید اعتبار سنجی شده باشند، که در مورد محصول مورد بحث، این کار شده است.
- تقسیم بندی و تیپ بندی افراد از دیدگاه ترکیب شاخص های رفتاری هم یکی از مشخصات هر محصول است. برخی محصولات کل افراد را به تعداد محدودی تیپ تقسیم بندی میکنند (مثلاً در یک مورد 15 تیپ بوده که اخیراً به 16 تیپ تغییر کرده است). این هم یکی از ویژگیهای محصول است. تعداد این تیپها در PPA بیش از 200 تیپ است که شباهت میان آنها از خیلی کم تا خیلی زیاد است. هر قدر تعداد تنوع تیپها کمتر باشد، احتمال اینکه تعداد افراد با شاخصه های رفتاری مشابه در یک جامعه آماری (مثلاً یک سازمان) بیشتر باشد، افزایش می یابد. به بیان دیگر، وقتی شما کل جامعه را به 10 تیپ تقسیم کنید، با اینکه همان افراد را به 200 تیپ تقسیم کنید، یافته ها خیلی متفاوت خواهند بود.
- از میان 76 محصول متکی به مدل دیسک، تعداد زیادی از محصولات یا رایگان هستند، یا شیوه تحلیل آزمون آنها و خروجیهای آنها در فضای مجازی قابل یافت است. در مقابل تعداد دیگری از این محصولات هستند که ارزش تجاری بالا (در حد چند صد میلیون دلار) دارند که بنده حدس میزنم این تفاوت باید معنائی داشته باشد! اینکه کلید تحلیل یک محصول را داشته باشیم، فقط به معنای آن است که یک نسخه از یک تحلیل را داریم نه محصولات دیگر را و این مسئله ربطی به اعتبار مدل نخواهد داشت. (چون اساساً اتصال آن محصول به مدل میتواند مورد تردید باشد). این حالت درست مثل این است که شما نسخه الکترونیکی یک کتاب بسیار معتبر را جائی یافته باشید: خوشا به حال شما:-)
- در برخی تبلیغات من هم مانند شما دیده ام یا بعضاً شنیده ام که با یک آزمون چند دقیقه ای تا 80 یا 90 درصد از شما و افراد شما شناخت حاصل خواهد شد. ضمن آنکه کلاً به صحت این موضوع تردید دارم، حداقل در مورد PPA بنده چنین ادعائی ندارم. به طور کلی این آزمونها شروع راه هستند، نه پایان راه. شاید جالب باشد که بدانید متوسط میزان شباهتی که شرکت کنندگان ما (جامعه ای در حد چند ده هزار نفر) بین خروجی آزمون و خودشان اعلام کرده اند 91 درصد بوده است، اما ما هرگز این ادعا را نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم که تا 91 درصد آنها را شناخته ایم. به نظرم خلط این دو مطلب صحیح نیست و نوعی برخورد بازاری با این مقوله مهم است.
برخی نکات دیگر هم هست که شاید همینجا قابل اشاره باشد:
- در ترجمه مدارک و مستندات هر محصول، بعضاً مشکلاتی پیش میآید که باور پذیری و نیز کاربرد خروجیها را دچار مشکل میکند. ترجمه محصولاتی از این دست روشهای شناخته شده (مانند ترجمه های مکرر از زبان اصلی به زبان مقصد و برعکس) دارد. یا انتخاب واژگان بسیار مهم است. مثلاً در تصویری که از یک محصول در شبکه های اجتماعی دیدم، گروهی را تحت عنوان منفعل طبقه بندی کرده بود، در ذیل صفات آنها، صفتهایی چون دلسوز برای کار و وظیفه شناس هم درج شده بود. من نتوانستم بفهمم که یک فرد منفعل چطور ممکن است دلسوز و وظیفه شناس هم باشد؟
- یا برای گروهی که تحت عنوان مردم گرا طبقه بندی شده باشند، چطور ممکن است صفت “با ثبات” درج شده باشد؟ و با ثابت بودن چطور ممکن است با مطیع بودن جمع شود؟ مگر نه اینکه فرد مردم گرا، اصلش بر آن است که مردم را راضی نگه دارد، و مردم سلایق مختلف دارند؟ پس این فرد اساساً نمیتواند با ثبات باشد. مگر آنکه اینجا هم در ترجمه یا انتقال مطلب و صفات تعمقی نیاز باشد. اینها به نظرم لغزشهای ترجمه ای هستند که فکر میکنم برای حفظ اعتبار محصول باید به آن فکر شود.
- ترجمه، در موارد دیگر هم برخی از این محصولات را آزار داده است. دقت در ترجمه، چه در متن خروجی، چه در پرسشها و صفات آزمون، بسیار مهم است. ترجمه به خصوص در گزینه های آزمون فقط محدود به ترجمه لغوی نیست، باید برداشت از آن صفت در فرهنگ جدید درج شود. در این مورد در نمونه های ترجمه شده، نه فقط به فارسی، موارد قابل تعمقی بسیاری هست. جالب است بدانید که نسخه PPA با توحه به تنوع فعالیت توماس در 60 کشور جهان، فقط 5 نسخه به زبان انگلیسی مربوط به نقاط مختلف دنیا دارد (حتی انگلیسی آمریکائی با انگلیسی که در بریتانیا استفاده میشود، فرق دارد)
- نکته دیگر، پویائی محصول است. شاید به نظر شما و هر خواننده دیگر، اینکه یک محصول تا مدتی ادعا داشته باشد که همه افراد در 15 گروه قابل تیپ بندی هستند و در مقطعی این تعداد را به 16 تیپ تغییر دهد، نشانه ای از ضعف آن محصول باشد. اما در واقع چنین نیست. این محصول (البته نسخه اصلی آن)، متکی به یک تیم تحقیق و توسعه است. آن تیم، محصول و خروجی های آن را پایش میکند و عنداللزوم در آن تغییر میدهد. یکی از حقوق مشتری این است که از کیفیت این تیم مطلع باشد. برخی محصولات، صرفاً یک محصول نرم افزاری هستند که یک خروجی هم ارائه میدهند. در حالیکه این یک محصول روانشناسی صنعتی و سازمانی است که دانش نرم افزار فقط نقش ابزاری برای پیاده سازی آن را باید ایفا کند. به عنوان مثال محصول PPA توسط یک تیم 50 نفره از مشاوران متخصص در حوزه های روانشناسی (گرایشهای مختلف)، مدیریت و منابع انسانی، پشتیبانی میشود.
اما مشتری چطور باید تصمیم بگیرد.
داستان مثل همیشه ساده است، اما آسان نیست.
شما باید بدانید که چه میخواهید بدانید و با چه دقتی میخواهید بدانید و بودجه ای متناسب با خواسته ها داشته باشید یا خواسته هایتان را با بودجه تان متناسب کنید. آیا این معقول و عملی است که هر فرد بیش از یک ساعت درگیر آزمون باشد، یا برای هر داوطلب استخدام چند میلیون تومان هزینه کنید؟ آیا همه این اطلاعات واقعاً ضروری هستند؟ و چندین سوال دیگر که باید به همه پاسخهای حساب شده داده شود. این پاسخها شما را به یک محصول یا مجموعه ای از این محصولات هدایت خواهد کرد، که ممکن است گاهی برخی از این آزمونها را رایگان بیابید.
نکته پایانی این است که در علوم انسانی بر خلاف علوم تجربی، نظریه های مخالف، حتی متضاد، میتوانند همزمان وجود داشته باشند. این امر دلیل بر اعتبار یکی و عدم اعتبار دیگری نیست. درست همانند راههای رسیدن به خدا که به تعداد آدمهاست.
دست آخر اینکه دیسک هم مانند هیچ محصول دیگری در این حوزه، معجزه نمیکند، حاصل تحقیق و تداوم پایش است.
این نوشته خیلی طولانی شد و از حوصله شما صمیمانه سپاسگزاری میکنم. امیدوارم توانسته باشم به این ترتیب به بخشی از ابهامات و پرسشهای شما پاسخ درخور داده باشم.
خوشحال خواهم شد اگر نظر، ابهام یا تجربه ای در این حوزه داشتید، به اشتراک بگذارید. در حد توان تلاش خواهم کرد تا پاسخگوی شما باشم.
این را هم باید اضافه کنم که به باور بنده، بر اساس تجربه ای که طی این سالها فراهم شده، PPA که محصول شرکت توماس اینترنشنال و متکی به دیسک است، در حوزه شناسائی شیوه های رفتاری کارکنان سازمانها، یا داوطلبان ورود به سازمانها، از جمیع جهات، محصولی بسیار خوب و قابل اتکاست، اما بدون تردید برای تمام نیازهای سازمانی پاسخ ندارد، کمااینکه هیچ محصولی چنین نیست.
سربلند باشید