نظرات یک مشتری قدیمی
همیشه فکر میکردم نگه داشتن و ادامه دادن با مشتریانمان سخت باشد. فکر میکردم چطور میتوانیم از تهران به دوستان مشتاق شهرستانی خدمت رسانی کنیم. اما ملاقاتی که هفته قبل با یکی از مشتریان تبریزی داشتم، خیلی از این پرسشها را پاسخ داد.
همیشه فکر میکردم نگه داشتن و ادامه دادن با مشتریانمان سخت باشد. فکر
میکردم چطور میتوانیم از تهران به دوستان مشتاق شهرستانی خدمت رسانی کنیم.
اما ملاقاتی که هفته قبل با یکی از مشتریان تبریزی داشتم، خیلی از این
پرسشها را پاسخ داد.
یک شرکت ساخت و تامین تجهیزات در تبریز، نزدیک یک و نیم سال است که به ما اعتماد کرده اند. تا به حال تقریبا تمام کارکنانشان را تحت آزمون قرار داده اند، یکی از تیمهایشان را تجزیه و تحلیل کرده ایم، در استخدام یک مدیر پروژه و یک نفر سرپرست کارگاه با ایشان همکاری داشته ایم.
گهگاه مدیرعامل این شرکت با من تلفنی صحبت میکنند و با هم همفکری میکنیم. این شرکت که اخیراً برنده جایزه ملی کنترل پروژه هم شده است، یکی از نمونه های واقعی شرکتها و مدیران پویاست. آنها که واقعاً خوب به عالی را درک کرده و میخواهند.
این شرکت برای برنامه های آتی اش، آنالیز ریسک دارد، سناریوهای مختلف را بررسی میکند و برای هر کدام راهکار دارد. نه آنکه مدیر عامل روی گوشه کاغذی با دست ذهنیاتش را بنویسد، خیر، گزارشهایی است که کاملاً تمیز و مرتب تایپ شده و بدون حتی غلط املائی است. واقعاً دیدنی است.
با ایشان گپ میزدیم. گفتم چرا این کارها (از جمله کار ما ) را انجام میدهی؟
جمله خیلی جالبی گفت. گفت من بیخودی برای چیزی پول نمیدهم! من از تمام این اطلاعات استفاده میکنم. این تحلیلها (هم تحلیلهای ما، هم تحلیلهای ریسک و …) تا به حال خیلی ما را جلو انداخته است. من به اینها باور دارم.
ایشان اکنون مسئله منابع انسانی یک پروژه بزرگش را به ما واگذار کرده، از استخدام، تشکیل تیم، انگیزش، مدیریت تنشها و … و این برایم واقعا جالب است که توانسته ایم به یک شرکتی که ساختار پیمانکاری دارد، خدمت بدهیم و خوشحال تر شدم که این همکاری رو به توسعه است.
در مقابل این دسته مدیران، دسته دیگری از مدیران داریم که استدلالهای به ظاهر قوی و سنجیده ای دارند. این دوستان با هزار دلیل و استدلال میخواهند اثبات کنند که :
یا این روشها از بیخ و بن فقط ظاهر سازی است.
یا این روشها به درد ایران نمیخورد.
من شخصاً با کمال فروتنی با این دوستان نمیتوانم موافق باشم، اما تحلیلم این است که اینها از وضعی که دارند راضی اند و نمیخواهند آرامش خود را به هم بزنند. فقط میتوانم توصیه کنم که یادشان باشد که اگر سایر سازمانها مثل آنها فکر نکنند، روزی میرسد که دیگر وضع موجود چندان جالب نخواهد بود.
سربلند باشید