ماتریس شیوه تعامل
در مورد تعامل زیاد صحبت شده، و قبلاً هم نوشته ام که یکی از عوامل موثر در تعارض و تقابل، عدم توجه به شیوه رفتاری طرف مقابل و منتج از آن، نیازهای او و شیوه ترجیحی تعاملی اوست.
در کتابی یک ماتریس ساده دیدم که خیلی خوب این مسئله را مطرح کرده بود. شیوه تعاملی افراد را بر حسب اینکه احساستشان را چقدر بروز میدهند و اینکه چقدر بر خواسته هایشان پافشاری میکنند، به 4 گروه تقسیم کرده بود. این تقسیم بندی در مدل DISC هم به خوبی قابل تشخیص و اعمال است و این مدل به خوبی شیوه تعامی افراد را در قالب همین ماتریس نشان میدهد.
آگاهی از این شیوه تعاملی به ما سرنخی میدهد که با هر فرد، بسته به شیوه تعاملی اش، چه بکنیم و چه نکنیم. چیزی که ما اغلب با سعی و خطا به آن میرسیم. ماتریس به این شکل است:
همانطور که ملاحظه میکنید، در این ماتریس که توسط خانم دکتر Eileen Russo پیشنهاد شده است، دو محور اصلی وجود دارد. بر محور افقی، شدت و میزانی که فرد احساساتش را نمایش میدهد و بیان میکند، نمایش داده میشود و این شدت از چپ به راست اضافه میشود. بر محور قائم، میزان پافشاری فرد بر خواسته هایش نشان داده میشود و شدت آن از پائین به بالا افزایش پیدا میکند.
نکته مهم این است که هر یک از ما در محدوده ای از این ماتریس قرار میگیریم، و ممکن است بسته به شرایط کمی در ماتریس جابجا شویم. مثلاً برای تعامل با رئیس در یک جا و با مرئوس در جائی دیگر. افرادی که تغییر موقعیتشان در ماتریس زیاد باشد را ما ممعمولاً خوب و درست درک نمیکنیم. مثل سرهنگی که در مقابل تیمسارها بسیار افتاده و حرف گوش کن است و در مقابل گروهبانها بسیار خشن و ترسناک!
اما شیوه واقعی ما همیشه یکی از اینهاست و این ما هستیم که بسته به موقعیت، شیوه مان را اصلاح میکنیم. حالا تمام داستان تعارض در این است که چقدر خوب میشود اگر ما شیوه مان را برای خوش آمد و عدم آزار طرف مقابل، در هر جایگاهی که هست، طوری اصلاح کنیم که او را نیازاریم.
- افرادی که کمتر احساساتشان را بروز میدهند و پافشاری زیاد میکنند، شیوه تعاملی شان بیشتر شبیه دستور دادن و گفتن یک طرفه است. مثل D هایی که I کم شدت دارند. این شیوه را شیوه تعاملی صریح یا Direct نامیده اند.
- شیوه تعاملی افرادی که احساساتشان را بروز میدهند و خیلی هم پافشاری میکنند، شیوه سرزنده و با روحیه یا Spirited نامیده اند. اینها احتمالاً کسانی هستند که D بالا و I پرشدت را به طور همزمان دارند. هر قدر پافشاری بیشتر شود، شدت S هم البته اضافه میشود.
- افرادی با بروز احساسات کم و پافشاری کم هم شیوه تعاملی ای دارند که سیستماتیک یا اداری یا Systematic نامیده میشود. اینها مثل کسانی هستند که از شما درخواستی میکنند، احتمالاً با نامه ای ولی برای تحقق آن خیلی خودشان را به آب و آتش نمیزنند، حداکثر یک یادآوری به شما خواهند کرد.در مدل DISC، اینها D و I کم شدت دارند، با C پرشدت.
- و نهایتاً افرادی که احساسات را بروز میدهند، اما پافشاری کمی میکنند، شیوه تعاملی شان بیشتر درخواستی است تا دستوری، از شیوه تعاملی پیروی میکنند که در این مدل ملاحظه کار یا Considerate نامیده میشوند. اینها I پرشدت و D کم شدت دارند.
در مشابه سازی این مدل با مدل رفتاری DISC باید توجه داشت که این شیوه ها بر اساس ترکیب و اولویت شدت شاخصه های رفتاری تعیین میشود و مثلاً اینکه D پرشدت تر باشد یا I، خیلی در شیوه تعامل ترجیحی فرد موثر است. آزمون DISC و گزارشهای آن، این اطلاعات را به طور مشخص به شما میدهد.
حال اگر ما در تعامل با هر فرد بتوانیم متناسب با نیازهای او که ریشه در شیوه تعامل ترجیحی اش دارد، رفتار کنیم، از بروز تعارض و تقابل در سازمان، در همان گام اول جلوگیری کرده ایم و دیگر لازم نیست برای رفع تعارض هزینه های گزاف سازمانی بپردازیم.
اگر جستجوئی در اینترنت بکنید، مقاله های مفیدی در این مورد خواهید یافت که به درد زندگی کاری و شخصی تان خواهد خورد.
راستی شیوه تعامل ترجیحی شما کدام است؟ چقدر به شیوه تعاملی و نیازهای تعاملی اطرافیانتان توجه دارید و رعایت میکنید؟
سربلند باشید
سلام
خیلی جالب بود. ممنون.
@یک دوست
از شما ممنون که میخوانید و مینویسید.
سربلند باشید
سلام
به شخصه همیشه احساساتم رو خیلی بروز میدم، اما در مورد پافشاری فکر میکنم بسته به شرایط و موضوع شدتش خیلی فرق میکنه.
در مورد اطرافیانم هم سعی میکنم خیلی بهش توجه کنم، اما در مواردی که موضوع برای من مسلم و بدیهی باشه، اصلا نمیتونم درست بحث کنم تا طرف مقابل رو هم قانع کنم و با پافشاری زیاد حرف خودم رو میزنم. مسئله اینه که معمولا تو شرایط اینچنینی اونقدر دچار هیجان میشم که همه چیزهایی که راجع به ارتباط موثر میدونم رو فراموش میکنم.
@علی
دوست عزیز
ممنون که این قدر صادقانه نوشتید. این یک مهارت است که پرخاشگری و هیجانات را کنترل کنیم. مهارتی که اول باید درک شود که شما کرده اید، بعد باید آموخته و سپس سالها و سالها تمرین شود.
سربلند باشید
سلام
ببخشید، افرادی که احساساتشان را بروز میدهند و خیلی هم پافشاری میکنند D، I و S بالا دارند؟ یعنی Sها احساساتشون رو بروز میدن؟
@فاطمه
سلام
افراد S به سختی احساسات را بروز میدهند، اما معمولاً نشانه بروز احساسات را میتواند در شدت I در افراد جستجو کرد.
یعنی یک S که I هم داشته باشد، اگر I پر شدت تر از S باشد، احساسش را بروز میدهد. پارامتر پر شدت تر، بیشتر بر رفتار اثر میکند.
سربلند باشید
سلام
مطلب جالبی بود. خود من فکر کنم حداقل بین سه بخش این ماتریس جابجایی دارم و نمی دانم که خوب است یا نه. البته همانگونه که نوشته اید، شیوه تعامل با افراد مختلف فرق می کند.
البته تنظیم کردن شیوه تعاملی، نسبت به مخاطب بستگی زیادی به اهمیت کاذبی دارد که در ذهن خود از او ساخته ایم. مثلا نمی توان رئیس را آزرد ولی شاید آزردن همکار و یا کارمند، به ذاحتی انجام شود.
@محمد جواد محبی
سلام
همه ما جابجائی داریم، اما معمولاً یکی از شیوه ها، شیوه پیش فرض ماست.
اگر بتوانیم ضمن حفظ ارزش آدمها، و واقعی سازی آن، تعاملمان را بر اساس تامین همزمان نیازهای خودمان و او تنظیم کنیم. این یعنی یک شرایط برد-برد که شما به خوبی از آن آگاهید.
سربلند باشید