مقتدر یا مورد وثوق
قبلاً هم در مورد تفاوت معنی لغات نوشته ام، اما گاهی مواردی پیش می آید که به صورت موردی به آنها اشاره میکنم. این هم یکی از همان موارد است. تفاوت اقتدار و مورد وثوق و اطمینان بودن. خیلی از کارفرمایان در مورد قابل اتکا بودن کارکنانشان از من میپرسند و اینکه آیا میتوان از یافته های DISC به این موضوع پی برد یا خیر؟ البته جواب من اکثراً منفی است؛ اما سعی میکنم نشانه هایی به آنها بدهم.
تعریف ما از اقتدار خیلی مهم است. اینکه ما بدانیم چه رفتاری را حمل بر اقتدار فرد میکنیم و به عبارت دیگر چه رفتاری را میخواهیم که آن را اقتدار تعریف کرده ایم.
اگر تعریف ما از اقتدار، این است که فرد بر مقاومتها و مخالفتها (حتی گاهی نقدها) غلبه کند، تعریف ما نیاز به D بالاست. یعنی او باید بتواند در مقابل مخالفین با استفاده از قدرت شخصیت خود، بایستد و مقاومت کرده، حتی آنها را پس بزند. مثل یک فرمانده ارتشی. اما این چندان کاربرد شاید نداشته باشد. اگر میخواهیم فرد کار تیمی بکند، و در تیم، در عین آنکه همراه است، از خطا هم جلوگیری کند، آن وقت میخواهیم این فرد قابل اتکا و مورد وثوق باشد، محکم باشد و این ترکیبی از C و S پرشدت است.
امروز پروقایلی را مطالعه میکردم، که در آن نوشته شده بود این فرد به شدت محکم و قابل اتکاست. کسی که این پروفایل را مطالعه کرده بود، در آن D پر شدت ندیده بود، دچار این ابهام شده بود که پس این اقتدار و محکم بودن از کجا آمده است؟
جواب و توضیح فوق، جواب ایشان است. وقتی فردی C و S بالا دارد، به شدت بر باورهایش پافشار است، بر سر آنها میماند، اما نه با گردن کلفتی، بلکه با تکیه بر شواهد و استدلالهایی که مدتها به آنها فکر کرده است.
در گزینش انسانها باید به این مسئله خیلی خوب توجه کرد. فرق D ها با این افراد در آن است که شما از اینها سرکشی و زورگوئی نمیبینید، اما پافشاری بر سر باورها خیلی مشهود است. اگر خوب فکر کنید احتمالاً کارهای مناسب این افراد را خواهید یافت.
سربلند باشید