تغییرات حساب شده در سازمان
وقتی با سازمانهای خوش فکر و آینده نگر مواجه میشویم، خیلی ذوق زده میشوم. چون نه تنها میبینم که در کشورمان هستند کسانی که برای موفق شدن، به جای راههای خاکی و خراب، به جاده هائی که علم ایجاد کرده میروند.
از طرف شرکتی با ما تماس گرفته شد و وقتی خوب در مورد کارهای ما پرس و جو کردند، سوالشان را اینطور مطرح کردند:
وقتی با سازمانهای خوش فکر و آینده نگر مواجه میشویم، خیلی ذوق زده
میشوم. چون نه تنها میبینم که در کشورمان هستند کسانی که برای موفق شدن، به
جای راههای خاکی و خراب، به جاده هائی که علم ایجاد کرده میروند.
از طرف شرکتی با ما تماس گرفته شد و وقتی خوب در مورد کارهای ما پرس و جو کردند، سوالشان را اینطور مطرح کردند:
ما شرکت نسبتاً بزرگ و موفقی هستیم. مدتی است به این نتیجه رسیده ایم که برای حفظ و تداوم موفقیت شرکت، باید گزیده ای از همکاران جوان را به عنوان سهامدار وارد شرکت کنیم. اما بی تعارف میترسیم. ممکن است این فرد، به عنوان همکار، برای ما خلیی خوب بوده باشد، ولی میترسیم با سهامدار شدن، اخلاقش عوض شود و به جای آنکه کمک حالمان شود، دردسر ساز شود. میخواهیم ببینیم شما چه کمکی میتوانید بکنید.
خوب موضوع خیلی برایمان جالب بود. با تمام قوا وارد صحنه شدیم. اول لازم بود اعضای هیئت مدیره را تجزیه و تحلیل رفتاری کنیم. و سپس آن کاندیداهای سهامدار شدن را، البته بدون آنکه قصد اصلی شرکت را بیان کنیم.
این کارها با ابزار تجزیه و تحلیل رفتار سازمانی توماس، PPA انجام شد.
اعضای فعلی هیئت مدیره را به عنوان یک تیم به ابزار ارزیابی تیم های کاری، معرفی کردیم و تحلیل سیستم از شیوه ای که این تیم موجود،عمل میکند را دریافت نمودیم. اعضا این گزارش را مناسب و مقرون به صحت دانستند.
گام بعدی این بود که بدانیم تیم ایده آل سازمان، با افزودن افراد جدید، قرار است چه شیوه عملکردی داشته باشد؟ این را با مشورت و مصاحبه با اعضای موجود هیئت مدیره تدوین کردیم و نتیجه را برای عملکرد تیم ایده آل به تائید رساندیم.
گام بعدی این بود که کاندیداهای سهامدار شدن را تک تک به تیم موجود بیفزائیم. این کار انجام شد و عواقب اثر افزودن هر یک از افراد به تیم، و تمام آنها به تیم، و نیز نیازهای تیم موجود، برای انکه تبدیل به تیم ایده آل شود را طی گزارشهای جداگانه به سازمان ارائه کردیم.
نتایج جالب بود.
– با افزوده شدن این کاندیداها (3 نفر جوان)، عمکرد تیم موجود، به تیم ایده آل نزدیکتر میشد.
– اثر افزوده شدن هر فرد به تیم به صورت جداگانه، و نیز دستاوردی که وی برای تیم جدید خواهد داشت، معلوم بود.
– مشخص شد، که یکی از کاندیداها، با یکی از اعضای تیم موجود،احتمالاً جنگ قدرت خواهند داشت. در این مورد توصیه هائی انجام شد.
حالا سازمان یک اطلاع اضافی داشت. در کنار تمام اطلاعات و سوابق قبلی میدانست، که البته با درصدی از احتمال، با این تغییرات با چه دستاوردها و چه چالشهائی مواجه خواهد شد.
این نگرش برایم بسیار جالب و خوشحال کننده بود.
به امید سربلندی و موفقیت تمام سازمانهای ایرانی.