رفتارهای بد در محیط کار
نه، منظورم این تیپ عادات بد که در این عکس میبینید، نیست. در سازمانها، آدمهای بسیار مفید و موثری هستند که یکی یا برخی از رفتارهای آنها، همه را، از جمله خودشان را آزار میدهد. همه ما کم و بیش این موضوع را تجربه کرده ایم. (راستش فکر کنم من یکی از همانها باشم، شما چطور؟ :-))
اما این فقط من و شما نیستیم که این آدمها را در ایران دیده باشیم، این پدیده در تمام دنیا هست، و اجازه بدهید بگویم که در سایر نقاط دنیا، شاید بیشتر و شدیدتر هم باشد. چون آنها برخی ملاحظاتی را که ما داریم، ندارند. (این نه دلیل خوبی ماست، نه آنها، فقط تفاوت ما و آنهاست)
دو روان شناس (آقایان جیمز والدروپ و تیموتی باتلر) به این موضوع توجه کرده و یافته های جالبشان را در این مقاله ارائه کرده اند. خیلی جالب بود و بنا دارم در این نوشته به این موضوع بپردازم.
در مقدمه مقاله از قول یک مدیر که با چنین افرادی مواجه بوده، آمده که
این تیپ افراد 95% محشرند و 5% فاجعه!
این یک برداشت بسیار ملموس است. همیشه مهمترین تنشها و بزرگترین ضربه ها را همین افراد برجسته به سازمانها میزنند. یک مدیرفروش بسیار خوب است که ناگهان سازمان را ترک میکند، یا یک مدیر پروژه خیلی قوی است که ناگهان با کارفرما دعوا میکند. این نوشته ها آشنا نیست؟
نکته خوبی که در همان بخش آغازین این مقاله بر آن تاکید شده،این است که این رفتارهای بد، قابل مدیریت و رفع هستند. بحثی که همیشه بر آن تاکید کرده ام، آموزش میتوان بسیار کمک کننده باشد. نویسندگان برای مقابله با هر رفتار بد، روشهایی را ارائه میکنند که بر اساس تجربه در سازمانهای مشابه بدست آمده و موفقیت آنها تجربه شده است.
در این مقاله 6 تیپ معرفی شده اند تا بهتر بتوان این افراد را در سازمان یافت:
- قهرمانها Heros
- نخبه سالاران Meritocrats
- بولدوزرها Buldozers
- بدبینها Pessimists
- یاغی ها Rebels
- بی قرارها Home Run Hitters
حتما شما هم نمونه های از این افراد در ذهن دارید.
همینجا باید اشاره کنم که وقتی ما الگوی رفتاری شغل را میسازیم، باید به این نکات توجه کنیم. آن 5% از مواقعی که آن مدیر فروش بسیار جنگنده برای ما تبدیل به یک فاجعه میشود، برای سازمان ما، مدیران ما، کارکنان ما، قابل تحمل هست؟ ما واقعاً دنبال چه هستیم؟ اگر آن را بدست آوردیم، میتوانیم مدیریتش کنیم؟ خوب است در تعریف انتظارات شغلی در سازمان، واقع بین باشیم، نه ایده آل گرا.
خوب چاره و راهکار توصیه شده در مورد مواجهه و مدیریت نمودن این افراد چیست؟ اخراجشان کنیم؟ دعوا و سرکوب؟ خیر، چاره آموزش و مرببیگری است.
برای هر یک از تیپهای فوق، راهکار خاصی توصیه شده،مثلاً درمورد بولدوزرها، توصیه شده که یک بار خودتان را شبیه آنها کنید، بیپرده و تند صحبت کنید، و به آنها بفهمانید که چطور در سازمان برای خود دشمنانی درست کرده اند. این روانشناسان این جمله خیلی موثر یافته اند:
“اگر رای گیری کنیم، شک نکن که اخراج تو، گزینه برنده در سازمان است”.
این جمله برایم خیلی حالب بود، من بارها به D ها گفته ام که همیشه فکر کنید شما روزی باید در رای گیری برای انتخاب محبوب ترین چهره شرکت هم رای خوبی بیاورید و این هنر شماست که هم کار را انجام دهید، هم محبوبیت قابل قبولی داشته باشید. شما هم باید این جمله را متناسب با وضعیت آن فرد و روابطتان با او تنظیم کنید و به کار ببرید. باید مراقب باشید که شوق انگیزه بولدوزرها را سرکوب و نابود نکنید، در عین حال باید به آنها یاد دهید که انرژی و عزمشان را کانالیزه و مدیریت کنند.
قبل از آنکه وارد صحبت با آنها شوید، شاهد و دلیل و نمونه از مواردی که آنها همکاران را آزرده کرده اند، داشته باشید. آماده باشید که آنها نمونه ها و استدلالهای شما را نپذیرند، با آنها صحبت را ادامه دهید، آنها را وادار به پذیرش اشتباه و شکست نکنید (این دامی است که خیلی ها در آن گرفتار میشوند)، اما مطمئن شوید که آنها عواقب عدم تغییر رفتارشان را خوب متوجه شده اند.
وقتی از این درک مطمئن شدید، حالا در مورد کاربرد “عذرخواهی” با آنها صحبت کنید، اینکه با یک عذرخواهی ساده، میتوان یک رابطه خراب شده را درست کرد. به آنها بگوئید که برای هر خطائی یک نوع عذرخواهی موثر است، و ممکن است طرف مقابل به راحتی عذر خواهی شما را نپذیرد، باید تلاش کرد تا در “رای گیری” کذائی، برنده بود. حتی میتوانید این شرایط را با آنها تمرین کنید، شما شاکی باشید و بگذارید آنها عذرخواهی کنند.
در مرحله بعدی باید شرایطی را که باعث میشود آنها در این نقش وارد شوند را بررسی و شناسائی کنید. مثلاً میتوانید به آنها یاد دهید که وقتی شرایط “بولدوزر شدن” پیش آمد، محیط را ترک کنند،چند نفس عمیق بکشند، به موضوعات دیگری فکر کنند و بعد ادامه دهند.
خلاصه اینکه بولدوزرها از بهترین و اثربخش ترین افراد سازمان هستند، فقط باید به آنها یاد دهید که چطور دیگران را درک کنند، رفتارهای خوب نشان دهند (خوش اخلاق باشند) و اعتماد سازی کنند.
برای کمک به سایر تیپها هم توصیه هایی هست که شاید در مطالب بعدی به آنها بپردازیم.
سربلند باشید
مطلب خوبی بود. یاد گرفتیم. بخصوص عکسش عالی بود…
@مدیر
گاهی کمی هم تفریح لازم است
سربلند باشید