رفتار سازمانی : فقط منافع سازمان؟
هر وقت صحبت از تطابق شغلی و رفتار سازمانی میشود، بلافاصله این ابهام مطرح میشود که این مسئله فقط به نفع سازمان است. در حالیکه اصلاً اینطور نیست.
اولاً در مدیریت نوین منافع کارکنان و سازمان در هم گره خورده است. اگر هم سازمانی به آن توجه نکند، در گذر زمان محکوم به تحمل عواقب آن است.
ثانیاً این سازمان است که هزینه میکند تا همکاران و سرمایه های انسانی خود را بشناسد. و در سیستمی که ما اجرا میکنیم، به جای پرس و جو از این و آن در مورد یک فرد، از خودش خواسته میشود که خودش را معرفی کند. و به این معرفی اعتماد میشود. پس این یک نوع احترام به همکاران است.
اما مهمتر از همه این است که وقتی فرد در سمتی کار میکند که انتظارات سازمان در تطابق با شاخصه های رفتاری فرد باشد، او با آرامش بیشتر،تنش کمتر و صرف انرژی بسیار کمتری کار میکند و با این همه مزایا، موفق تر هم هست.
حتماً دیده اید کسانی را که پس از خاتمه ساعت کاری چندان خستگی روحی ندارند. علت آن است که آنها علاوه بر انرژی که لازم ایت برای انجام کار صرف کنند، لازم نیست که دائماً به خودشان بسپارند که فلان طور رفتار کنند و یا فلان کار را نکنند.
این انسانها مدتهای طولانی بدون دردسر در سمت خود کار میکنند و همواره از کاری که انجام میبرند لذت میبرند.
مثلاً فردی که ذاتاً نیاز دارد که با افراد در تعامل باشد، اگر در یک بخش روابط عمومی مشغول کار شود، روزی که هیچ تماسی با افراد نداشته باشد را روز خوبی ارزیابی نمیکند. اما بر عکس کسی که از ارتباط و تعامل با مردم گریزان است، روزی که کسی با او تماس نگیرد (که بعید است رخ دهد) را روزی خوب و روزی را که مجبور شده باشد با چندین نفر تماس برقرار کند (که ماهیت کار روابط عمومی است) روزی خسته کننده و ملال آور ارزیابی میکند.
این فرد نمیتواند برای مدت طولانی در این سمت کار کند. و نهایتاً روز به روز انرژی اش تحلیل میرود.
ارتقای رضایت شغلی، فقط یکی از مزایای توجه به مباحث رفتار سازمانی، برای کارکنان است.
سربلند باشید.