سوال دیگری در مصاحبه
مطلبی که در مورد سوال مصاحبه نوشته بودم، عکس العملهای متفاوتی را بر انگیخت. (اینجا). این هم طبیعی و هم قابل انتظار بود. برای روشن شدن تفاوت نگرشها سوال دیگری که معمولاً در پی سوال قبلی پرسیده میشود را هم مطرح میکنم. به نظرم پاسخ به این سوال و آن سوال، تا حدودی منظور را روشن تر خواهد کرد. امیدوارم باز هم مشارکت بفرمائید.
این هم سوال:
فرض کنید در نیمه شبی که از یک مهمانی برمیگردید، در خیابانی خلوت و فرعی به یک چراغ راهنمائی میرسید که قرمز است و طبق قانون نباید از آن عبور کنید.
زمان سنج چراغ نشان میدهد که شما باید 5 دقیقه منتظر بمانید. اما خیابان خلوت است، هیچ تنابنده ای نیست. دوربین و مامور هم نیست. چه میکنید؟ به علت خلوتی خیابان واضح است که این زمان برای این چراغ یا ناشی از خرابی است یا به طور کلی بی منطق است. اما به هر حال عبور از چراغ، خلاف قانون است.
ازچراغ عبور میکنید؟ با چه توجیهی؟
می ایستید (حرص میخورید؟) با چه توجیهی؟
نامه ای در اعتراض به این موضوع مینویسید؟ یا اقلاً با دوستی یا آشنائی در مورد این بی توجهی به قانون و قانون گذاری صحبت میکنید؟ چه میگوئید؟
یا کار دیگری میکنید؟ هر کاری میکنید، چرا و با چه توجیهی؟
سربلند باشید
من در مجموع توی شرایط عادی سعی میکنم آدم قانونمندی باشم. اگه توی این سوال فرض رو بر این بذارم که پرسشگر همه شرایط رو خوب در نظر گرفته باشه از چراغ عبور میکنم. البته شرایط جانبی زیادی توی این سوال مطرحه. مثلاً این که آیا من با اون چهار راه آشنایی دارم یا نه؟(چون این موضوع به پیش فرض من در مورد خرابی یا سالم بودن چراغ کمک میکنه.) یا بستگی داره که با ماشین باشم یا موتور. این که توی اون مهمونی بهم خوش گذشته باشه یا نه.با کسی که دوستش دارم رفته باشم مهمونی یا تنها رفته باشم. هوا سرد باشه یا گرم(چون توی این شرایط معطل موندن یا نموندنم خیلی فرق میکنه. در مجموع با احتیاط از چراغ عبور میکنم. البته حرص هم میخورم ولی نامه ای نمی نویسم و تماسی هم برای اعتراض نمیگیرم چون توی موارد مشابه چند بار با ارگانهای مختلف تماس گرفتم و هیچ اثری ندیدم. به نظرم قانون برای راحتی آدمها وضع شده.اگه صد در صد مطمئن باشم که چراغ خرابه و هیچ دلیلی برای معطل موندن من- تازه اون هم ۵ دقیقه- وجود نداره از چراغ رد میشم.
جالب شد جناب کمالیان
برای خود من، اینطور که شما ترسیم فرمودید(بازگشت از مهمانی -فرض میکنم در ایران-نه یک کار فورس ماژور):
الف: در صورت نبودن دوربین یا مامور با احتیاط عبور خواهم کرد
ب: در صورت وجود مامور با لبخندی حق عبور میگیرم
ج) در صورت وجود دوربین با توجه به اینکه اینجا ایران است و نیمه شب، کسی دوربین را چک نمیکند پس باز هم عبور خواهم کرد.
در مابقی موارد که جریمه قطعی است ارزش قانون شکنی را با جریمه مورد نظر میسنجم، اگر بیارزد!!
اگر بیش از یکبار در یک چراغ قرمز واحد این اتفاق بیافتد بدون اینکه امیدوار باشم راهنمایی و رانندگی کار خاصی انجام میدهد، با آنها تماس میگیرم.
خلاصه اینکه خودم از رفتارم شرمنده شدم!
به صورت ناخوداگاه (بدون توجیه منطقی) عبور میکنم.
در هر صورت پشت چراغ قرمز می ایستم، چون در حال تمرین کردن صبر هستم. جدیدا در اتومبیل (اگر که تنها باشم) به دوره های صوتی توسعه ی فردی گوش می کنم و اینکار باعث شده که ترافیک اعصابم را به هم نریزد. پس پشت چراغ قرمز هم می ایستم.
اگر نفر دیگری همراهم باشد به دلیل توهم فرهنگ سازی که به من دست می دهد!! حتما پشت چراغ می ایستم.
البته مقصد و میزان اضطراری که برای رسیدن به آن وجود دارد(مثلا وجود بیمار در خودرو) هم تعیین کننده است ولی در شرایطی که شما نوشته اید، اوضاع روبه راه است.
این یک موضوع استثنایی است و احتمال تکرار آن کم است پس آن را فراموش می کنم.
من چون دید طرز فکر ۰ و ۱ دارم، وقتی نباید از چراغ قرمز عبور کرد و این یک قانون است در همه موارد رعایت می کنم.
سلام. عجب سوالهای بکر و جالبی. ممنون و اما بعد؛
۱. من سعی کردم اول پیشنهاد خودمو بنویسم بعد مال دیگران را بنویسم. جناب کمالیان اگر صلاح میدانید این جمله را در پی نوشت متن بنویسید تا نتایج انتزاعی تر باشد.
۲. من حتما بدون درنگ از چراغ قرمز عبور میکنم. حتی اگر دوربین هم باشد. :) اما حتما حتما پس از عبور، با ۱۱۰ تماس میگیرم و اشکال را گزارش میکنم. (یاد گرفته ام و تلاش کرده ام همیشه اشکالات یا ایراداتی که در شهر میبینم و احساس میکنم ضرورت اطلاع رسانی را دارد را به ۱۱۰ اطلاع دهم چون این در ذهنم هست که در زمان خاتمی در هنگام درست شدن ۱۱۰، اعلام شد همه موارد را به ۱۱۰ اطلاع دهید آنها خودشان مدیریت میکنند که چه نیروهایی از چه ارگانهایی باید به محل اعزام شوند)
۳. البته در این مورد بخصوص چون یکی از دوستانم متولی چراغ های راهنمایی شهر اصفهان است، فردا مطلب را با وی در میان میگذارم و در صورت امکان سعی میکنم الگوی کارشان را بفهمم و اگر اشکالی دارد پیشنهاد رفع آنرا یا بهبود عملکرد را بدهم
از همه ممنون
مشاهده میکنید که ما یا عبور نمیکنیم، و قانون را ولو غلط میپذیریم، یا اگر عبور میکنیم، همه احساس بدی داریم.
چرا؟ چرا قوانین اجتماعی را میپذیریم، اما قوانین سازمان را تردید میکنیم؟ چه فرقی دارد؟
هیئت مدیره بالاترین مرجع قانون گذاری سازمان است. ما در تصمیمات آنها تردید را جایز میدانیم اما در قوانین اجتماعی حتی اگر اعتراضی داشته باشیم، احساس گناه میکنیم…
اگر بتوانیم در مورد تصمیمات سازمان هم برخوردهای قانون مدارانه تری داشته باشیم (حق اعتراض در مجرای خود و به جای خود محفوظ است) سازمانهای موفق تری خواهیم داشت.
باید به حقوق خود واقف شویم تا بتوانیم محکم تر از آن دفاع کنیم، یک دفاع بد، خیلی بد است و موضع ما را ضعیف تر میکند.
ممنون از مشارکت همه دوستان و در انتظار نظرات بیشتر
سربلند باشید
جناب کمالیان عزیز، آیا میتوانیم بجای استفاده از مثال عبور از چراغ قرمز برای نشان دادن پذیرفتن قوانین اجتماعی ، از مثال ” استفاده از فیل تر شکن برای باز کردن صفحات ویکی پدیا ” استفاده کنیم؟
(امروز صفحه “شاخص قیمت مصرف کننده” در ویکیپدیا فیلتر بود) جداً به کارکنان حق نمیدهید برخی تصمیمات هیات مدیره را اجرا نکنند، همانطور که برخی از قوانین اجتماعی را خودمان اجرا نمیکینم؟
جسارت بنده را ببخشید.
@مهرعلیزاده
سلام
عرض من این نیست که همه قوانین را باید اجرا کرد یا نکرد. غرض بنده این است که نشان دهم باید هر کاری میکنیم بدانیم حق داریم یا نه؟
ما به روشنی میدانیم که حق نداریم از چراغ قرمز عبور کنیم، اما شک داریم که میتوانیم قوانین سازمانی را اجرا نکنیم یا خیر؟ این را میخواستم روشن کنم…
سربلند باشید
@ پوینده دهکده جهانی مرسی. همسان سازی خوبی بود :) .
فقط یه نکته : رعایت قانون تو جامعه رضایت خاطر من رو جلب میکنه در حالی که رعایت خیلی از قوانین سازمان ها بهم این حس رو نمیده. مثلا همین قانون ساده ی عبور از چراغ قرمز، در طول روز شاید از هر ۳۰ تا چراغ موندن پشت یکیش زیادی و نادرست باشه (برای من). در حالی که مثلا یک قانون ساده که تو اکثر سازمان های دولتی برقراره در مورد نوع پوشش ادم ها و مخصوصا خانم هاست. در طول روز تو هر ۵ سازمان که وارد میشم برخورد افراد حداقل سه سازمان برای من ناخوشایند هست. البته این مثال ها مستقیما به خواسته ی شما از نوشتارتون مربوط نیست. چون من در هر دو مورد (جامعه و سازمان)صرفا یک user هستم و نه عضو مستقیم، ولی شاید منظور من رو در این مورد که نیاز به یک ضریب برای اندازه گیری «مورد قبول قرار گرفتن قانون» در بین کسایی که اون قانون براشون نفع و ضرر داره هست. همین ضریب هست که به من حس حق داشتن یا نداشتن رو القا میکنه.
خوش باشین
من هم می ایستم پشت چراغ.
هم به این دلیل که صفر و یک هستم. و هم به این دلیل که معمولا خیلی منطقی نگاه میکنم به اینطور چیزها .
از شما بابت این وبلاگ خوب ممنونم
من از چراغ می گذرم با این توجیه که چراغ خراب است.معمولا پیگیری هم نمی کنم