ارسال رزومه:آری، مراجعه:خیر!
در بحثی که در مورد استخدام داشتیم، چه در این وبلاگ و چه در وبلاگ رادمان و بهساد و سایر دوستان، یکی از مشکلاتی که مطرح شد این بود که رزومه میفرستند اما برای مصاحبه مراجعه نمیکنند. این مسئله خیلی برای مدیران عجیب بود. اما راستی چرا؟
در بحثی که در مورد استخدام داشتیم، چه در این وبلاگ و چه در وبلاگ رادمان و بهساد
و سایر دوستان، یکی از مشکلاتی که مطرح شد این بود که رزومه میفرستند اما
برای مصاحبه مراجعه نمیکنند. این مسئله خیلی برای مدیران عجیب بود. اما
راستی چرا؟
اگر مطلب اخیر وبلاگ رادمان را خوانده باشید، میبینید که شرکتهای خارجی همراه رزومه از داوطلب میخواهند که بگوید چرا آنها را انتخاب کرده است؟ یعنی او را وادار میکنند که برود و شرکت را بشناسد. ما این کار را نمیکنیم.
فرد به سادگی رزومه اش را میفرستد، شاید بعد و شاید هم در حین کار با ما میرود و در مورد ما تحقیق میکند. بسیار محتمل است که در میانه این بررسیها متوجه شود که نمیخواهد با ما کار کند، در حالیکه ما شاید او را بخواهیم. این یعنی جدائی.
شاید بگوئید که ما شرکت کوچکی هستیم و بازار کار محدودتر از آن است که ما بخواهیم انتخاب کنیم. البته این را قبول ندارم که ما به عنوان شرکت هیچ انتخابی نداریم.
مثلاً میتوانیم در آگهی بخواهیم که همراه رزومه، شناخت خود از شرکت ما را هم در چند سطر بنویسند. مثلاً بخواهیم که بروند و در وبلاگمان یا سایتمان ببینند ما چه میکنیم و بگویند (مختصراً) چرا میخواهند به ما بپیوندند؟
این حجم رزومه هایی را که دریافت میکنیم به شدت کم میکند ولی آنها را که دریافت میکنیم، غنی تر میکند و علاقه فرد را نشان میدهد.
خودتان را به جای کارجو بگذارید، گاهی حتی نام شرکت هم قید نمیشود.
خلاصه اینکه سعی کنیم از چشم طرف مقابل به این نقطه آغازین نگاه کنیم.
سربلند باشید
ای کاش سایتی (دقیقا منظورم یک سایت اینترنتی هست) وجود داشت که به شرکت های نرم افزاری این اجازه رو می داد که خودشون رو معرفی کنند، و البته به کارجوها هم این امکان رو می داد که شرکت ها رو بشناسند و حداقل نقطه شروعی برای انتخاب مناسب تر داشته باشند.
(البته یادم هست در یکی از وبلاگ ها دیده بودم که گاهی شرکت ها حتی در آگهی های استخدام خودشون هم اسم خودشون رو ذکر نمی کنند. نمی دونم چقدر شدنی هست و چقدر علاقه به این کار وجود داره. ولی مسلما تقریبا همه ی کارجوها از این مسئله استقبال می کنند.)
سلام
به نظرم شما بهتر از من میدانید که با یک یا چند صفحه ساده میتوان این معرفی را حتی در حد یک وبلاگ انجام داد. مانع را متوجه نمیشوم…
سربلند باشید
مشکل کوچکی یا بزرگی شرکتها نیست. دوستان من که در شرکتهای بزرگ هم فعالیت می کنند با این مساله مواجه هستند. کسانی که رزومه می فرستند. با تماس شرکت قرار مصاحبه را هم تنظیم می کنند و بعد …. به سادگی و بدون اینکه اطلاع بدهند سرقرار حاضر نمی شوند.
یک بخش از این مساله شاید در ندانست برخی شرایط توسط کارجو باشد. مثل موضوع فعالیت شرکت، نشانی آن و …
واقعیت این است که ما برای اینکه مطمئن شویم کارجو حتما می داند برای کجا رزومه فرستاده، در آگهی فقط نشانی سایت رادمان را می دهیم، تا ابتدا مراجعه کرده و پس از مشاهده محصولات و خدمات ما ، برود در بخش دعوت به همکاری و از طریق فرم اقدام به ارسال رزومه بکند.
پیشتر که تلفن می دادیم یا آدرس ایمیل ، مراجعه اولیه بسیار بالا بود اما مراجعه برای مصاحبه کم. با این وجود هنوز هم با این مساله مواجهیم.
اما…
با الگو گرفتن از این شیوه استخدامی که در وبلاگ مطرح کردم. یک مرحله مصاحبه تلفنی هم اضافه کردیم که فعلا در ابتدا یک مرحله ۲ یا ۳ دقیقه ای مصاحبه تلفنی صورت دهیم و وقتی مطمئن شدیم به درد ما می خورد از او دعوت خواهیم کرد. این شکلی فکر می کنم خود کارجو ها هم بیشتر کنجکاو می شوند و اگر قرار بگذارند بیشتر مراجعه کنند. نمی دانم.
همین!
سلام
وبلاگ خوب و مفیدی دارین
اما مشکلی که وجود داره توی فید وبلاگ اصلن مشخص نیست که پست تموم شده یا ادامه داره و باید توی وبلاگ خونده بشه
نه ادامه ی مطلب نوشته شده و نه هیچی
لطفن فید رو به صورت کامل و کل نوشته در بیارین یا اینکه لااقل برچسب ادامه ی متن رو قید کنید
ممنون
سلام
از اظهار لطف شما متشکرم. فکر میکنم این تنظیمات بلاگفاست، من کنترلی روی این موضوع ندارم و شرمنده ام.
به نظرم با کلیک روی عنوان میتوانید اصل مطلب را در وبلاگ مطالعه کنید. در مورد اینکه بدانید کدام مطلب کامل است و کدام بقیه دارد هم، معمولاً تمام مطالب با “سربلند باشید” تمام میشوند، پس اگر آن را ندیدید،یعنی ادامه دارد.
سربلند باشید
سلام
در مورد این پست….
شاید به نظر ایده خوبی باشه، ما قبلا از ایمیل خود سایت استفاده می کردیم؛ یعنی ایمیل نشوندهنده سایت بود.
برای حل مشکل همین راهو انتخاب کردیم، یعنی آگهی عام می دادیم و شرایط به طور کامل توی وبسایت (همونجا که زیر و بم کارامونو داره) توصیف کردیم.
بازدید از سایت خیلی رفت بالا
همین طور فاکتور Average Time On Site
رزومه های ارسالی یه کم کمتر شد ولی می تونم با جرات بگم هیچ تغییری تو نیمدن افراد به وجود نیومد.
اتفاقا بعد از این آزمایش و در ادامش، راه حل آقای علی واحد رو امتحان کردیم اما باز هیچ.
من فقط می تونم دسته بندی کنم اونم با شرایط سخت و البته انواع آگهی های روزنامه، وبسایت ها، دوستان، فامیل، معرف و … (به معنی قانون وضع کردن نیست):
۱. منشی بعد از ۳ ۴ ماه پیدا می شه
۲. رشته هایی که خیلی اسم در کردن، مثل مهندسی برق، مکانیک، صنایع و … بیشتر از ۹۰% میان
۳. حسابدار کلا پیدا نمیشه (حداقل واسه ما که نشده)
۴. کسانی که از طریق معرف با آشنایی دورادور اومدن موندگارترن
۵. اگه این زمینه هایی که پیدا نمیشن پیدا بشن بالای ۹۰% موندگارن
۶. موارد شماره ۲ به دلیل خیلی ادعاهای پوچ، خیلی کم پیش میاد بمونن (مثلا چون همدانشگاهیش الآن اروپا ادامه تحصیل میده اینم آدم خفنیه و کلا هنوز نیومده داره در حقش ظلم میشه، برای مثال یک نفر مهندس صنایع، متولد سال ۶۰، تا الآن هیچ کاری انجام نداده (به گفته خودش) و حقوق درخواستیش ماهی یکو نیم میلیونه!)
۷. از اونایی که می مونن شاید زیر ۱۰% کسایی باشن که با یه دو دوتا چهارتای ساده، می فهمن کار کن باشن مزد می گیرن، پیشرفت می کنن و …؛ بقیه غالبا میوفتن توی یه دنیای توهمی که خودشون ساختن.
اگه بخوام ادامه بدم زیاد میشه فقط بازم میگم، اینا تجربست و دلایلی که اوردم صرفا تحلیل شخصیه
ما از نظر نیرو گرفتن به نسبت قد و قوار شرکت، تجربه ناموفق زیاد داریم، دوست دارم یه فرصتی باشه که بگم تا بتونیم باهم یه تحلیلایی بکنیم.
چقدر خوب نوشتید. ممنون از حضورتون.
باید این تحلیلها رو شروع کرد. من شخصاً منتظر یک دوست دیگر هستم تا مسیر رو برای شروع این جلسات هموار کنند، و دستور اولین جلسه رو تعیین کنند.
من دوست دارم نتیجه بگیریم، و فکر میکنم با روشن کردن مسیر در هر گام، میتونیم نتیجه بگیریم.
سربلند باشید