شما در سازمانتان فیل دارید؟
بله درست خواندید، موضوع فیل است. همان حیوان بزرگ، آیا شما در سازمانتان فیل دارید؟ من هم وقتی این عنوان را خواندم به اندازه شما تعجب کردم، اما موضوع هم جالب است هم واقعی.
موضوع این مطلب را از وبلاگ شیوه های تلاش ایده گرفته و نقل میکنم، و متاسفانه نتوانستم از نویسنده آن هم اجازه بگیرم.
نویسنده میگوید که در تمام سازمانها فیلهائی به همان بزرگی وجود دارند که وقتی از کنار ما میگذرند، احتمالاً پای ما را هم لگد میکنند و به ما صدمه میزنند، ما هم متوجه میشویم و هیچ کاری نمیکنیم.
او مثال میآورد که سقوط فضاپیمای Challenger حاصل عمل یکی از همین فیلها در ناسا بوده است و برای این ادعا، چند خط مینویسد. او میگوید که سالها دانسته بود که نقص مهمی در یکی از سیستمهای این فضا پیما هست، مدتها بود که مهندسین از بی کیفیتی در برخی بخشها گله داشتند، اما کسی برای این فیل کاری نکرد تا نتیجه اش انفجار این فضاپیما شد.
واقعاً زیبا میگوید. همه ما در سازمانهایمان مشکلات بسیاری داریم که دائم هم به ما ضرر (بخوانید لگد) میزنند و ما هیچ کار موثری در مورد آنها نمیکنیم. نویسنده از رهبران پر توقع، انتظارات غیر واقعی، کارکنانی که همکاری نمیکنند و … به عنوان اجزای احتمالی فیل سازمان نام می برد. او میگوید که نپرداختن و عدم توجه به فیل سازمانی میتواند عواقب وخیمی داشته باشد، مثل همان فضاپیما، و میگوید که بسیاری از ما به دلایلی مثل: ترس از عدم موفقیت، ترس از انتقادها، مورد تمسخر واقع شدن، احتراز از تقابل با همکاران و … با فیلها مواجه نمیشویم.
او جمله های تیپی را که با آنها به عنوان دلایل عدم برخورد با فیل مواجه بوده است را ذکر کرده:
- نمیخواهم با همکارم مشکل پیدا کنم.
- اگر این را بگویم، رئیسم من را اخراج میکند. به من چه؟
- این کار درست بشو نیست.
این جمله ها از آن سوی آبها آمده، اما برای من و شما هم آشناست. میبینید؟ به هر کجا روی آسمان همین رنگ است!
حداقل ضرر این فیل، اگر صدمه جدی و مستقیم به کسب و کار و سازمان شما نزند، این است که نمیگذارد سازمان شما جلو برود، مانع حرکت شما و سازمان میشود. باید با مشکلات سازمان مواجه شد و سعی در رفع آنها نمود. بی عملی، میتواند سازمان را نابود کند.
گرچه این نویسنده محترم، شاید هرگز این نوشته را نخواند، اما من وظیفه خودم میدانم تا از او تشکر کنم. از شما هم که خواندید، متشکرم.
امیدوارم فکری به حال فیلهای سازمانتان بکنید. گام اول: شناخت فیلهای سازمانتان است. قلم و کاغذی بردارید و مشکلات سازمان را بنویسید، سریع و آزاد. قول میدهم به فهرستی میرسید که خیلی از مواردش قابل حل هستند. و تعجب نکنید اگر بسیاری از موارد مربوط به حوزه منابع انسانی بود.
فکر میکنم فقط اینجاست که باید فیلها را کشت!
سربلند باشید
فکر می کنم فیلهای سازمان ما کمی نقدینگی (کمی شاید واژه دقیقی نباشد، منظورم عدم هماهنگی cash-in با Cash-out است، یعنی نقدینگی هست اما به موقع نیست)، جابجایی زیاد نیروی انسانی در برخی بخشها (علی الخصوص در واحد پشتیبانی) و نگاه کارمندی به کار در نزد برخی افراد است.
فیلهای دیگری هم بوده اند که یا به موقع و یا دیرهنگام به خدمتشان رسیده ایم و آنها را از سازمانمان بیرون کرده ایم (من مثل شما خشن نیستم که دست به خون یک حیوان بیچاره ببرم! احتمالا نویسنده اصلی از فیل می ترسیده که آن را نماد بدی کرده وگرنه فیل اینقدر ها هم بد نیست!)، اما باید یک فکری هم به حال آن سه فیل باقیمانده بکنیم!
همین!
بعضی فیلها را فقط باید کشت:-)، اما فیلها هرگز منقرض نمیشوند.
از تمثیل زیبایتان ممنون
سربلند باشید
اما شاید بشه این فیل مشکلات رو رام کرد. اونوقت نیاز به کشتنش نیست. مثل رام نگه داشتن فیل تعارض سازمانی، میشه ازش سواری گرفت
یادم افتاد به داستان فیلی در تاریکی که هیچکس حدس درستی از چه بودن این فیل نداشت. به تناسب اینکه به خرطوم یا پا … دست میزد استدلالی میکرد. بنظرتون امکان این اشتباه درباره فیل سازمانی وجود داره؟ و اونوقت تاریکی در این مثل ما چه معنی میده؟