مدیریت انرژی کاری
خسته اید؟ انرژی تمام شده؟ بخشی ناشی از آلودگی هواست، اما حتما بخشی هم به این علت است که انرژی خود را خوب مدیریت نمیکنید. این سایت خیلی توصیه های جالبی در مورد مدیریت انرژی کاری دارد. توصیه میکنم در خبر نامه آن عضو شوید و در آزمون وضعیت صرف انرژی هم شرکت کنید. لینک نمیدهم تا مجبور شوید کمی در سایت بگردید :-)
اما در آخرین خبر نامه سایت 3 توصیه بود که خیلی جالب است، به خصوص برای Low S هائی مثل من که همیشه عجله دارند:
1- هر وقت ممکن است، کارها را یک به یک انجام دهید. تحقیقات نشان میدهد که انجام چند کار همزمان، تا 25% تاخیر در اتمام کارها را سبب میشود. (بریم سراغ DOS)
2- هر 90 دقیقه،استراحت کنید. یکی دو دقیقه استراحت، میتواند انرژی شما را تجدید کند.
3- پایان روز را واقعاً پایان کار قرار دهید و وقتی با خانواده هستید واقعاً با آنها باشید.
ساده و جالب بود به نظرم…..ما واقعاً باید به فکر خودمان هم باشیم…بخصوص دوستانی که کار را مثل جنگ میبینند و اداره میکنند…مثلاً خود من.
سربلند باشید
شما چقدر به نوشته های خود ایمان دارید و به آن عمل می کنید ؟
آیا به آخرین توصیه در نوشته خود عمیقا” دقت کرده اید؟
آیا به این فکر کرده اید که وقتی ساعت ۷ صبح از خانه بیرون می روید و ساعت ۷ شب بر می گردید، پس از آنکه باز هم به مدت نیم ساعت حرف از کارهای روزانه زده می شود، باز هم چک کردن ایمیل ها و وبلاگ و …چندین بار و در هر فرصت ممکن، شاید چندان مطلوب نباشد؟
امیدوارم که از حرف من نرنجیده باشید. فقط هدفم این بود که بگویم تئوری همیشه بسیار زیباست ولی تا پیاده کردن آن در واقعیت بسیار فاصله دارد.
همه جوره مخلصیم .
بله دوستان، این نظر همسر و همراه بیست و چند سال اخیر من است. خیلی با خودم کلنجار رفتم تا این مطلب را عمومی کنم یا نکنم. اما دیدم این حداقل حق اوست.
راست میگوید. من اصلاً در مدیریت انرژی خودم موفق نبوده ام. بسیار کوتاهی ها که در حق خانواده شده، گرچه این نبرد برای زندگی، متاسفانه مرزی نمیشناسد. رحم هم ندارد، اما اینها فقط توجیه است و بس.
مطمئنم که همسران بسیاری از شما هم چنین گلایه هائی دارند.
من از همین امروز تلاش میکنم که بیشتر عمل کنم. شما هم…
سربلند باشید.
خیلی جالب بود. مدتی یک منتور خوب داشتم که از این توصیه ها از منظر رهبری ارائه می کرد. دانستن این نکات ریز خیلی وقت ها راهگشاست.
ممنون
سلام
این مهم است که ما به فکر خودمان هم باشیم. حداقل گاهی :-)
شانس آوردم همسر من خیلی وبلاگ خوان نیست، وگر نه اگر دستورالعمل شما و پس از آن گفتگوی رد و بدل شده بین شما و همسر محترمتان را می خواند پوست من کنده بود. چرا که می گفت ببین یک متخصص چه می گوید و بعد بخوان که گفته است تلاشش را می کند! شانس آوردم!
همین!
:-)
فکر کنم خیلی ها مثل شما فکر میکنند. اما به نظرم مقصود این توصیه ها در اصل این است که باید به تمام جنبه های زندگی فکر کرد تا در چارچوبی محدود نشویم.
موفق باشید