مواجهه با اشتباه
وقتی در راهی مرتکب اشتباه میشویم، دو برخورد با آن اشتباه متصور است:
– احساس گناه
– احساس شرم
احساس گناه، یعنی میدانیم اشتباه کرده ایم ولی هنوز باور داریم که اشتباه کرده ایم و اشتباه قابل جبران میتواند باشد و در جستجوی جبران هستیم. در این شرایط یک رفتار اشتباه بروز کرده است که میتواند با پذیرش، یادگیری و اصلاحِ رفتار/نگرش، در نوبت بعدی رخ ندهد.
اما اگر اشتباه را خودمان یا دیگران به ذات ما، منش ما، ذات ما نسبت دهیم/دهند، دچار احساس شرم میشویم. این شرم یعنی من نمیفهمم، یعنی من بیمسئولیت هستم، یعنی من نمیخواهم بفهمم، یا عاجز هستم.
این شرم، اتفاقا سبب میشود که راهی برای پرهیز از آن اشتباه را جستجو نکنم، چون پذیرفته ام که این اشتباه جزئی از من است. در این شرایط یا به توجیه پناه میبرم، یا دفاع از آنچه کرده ام و نهایتا در نوبتهای بعدی از اقدام پرهیز میکنم، چون باور دارم که نمیتوانم کار درست انجام بدهم و این انفعالِ ذهنی و بعد عملی، من را دچار احتمالا اقدامهای اشتباه بعدی میکند.
اگر در مواجهه با اشتباه، شرم را تجربه کنیم، یعنی پذیرفته ایم که نباید کاری بکنیم، اینکه افراد در سازمانها به بی عملی و بی تفاوتی میرسند، بخشی ریشه در همین برخوردها دارد. فرد با احساس شرم، راحت ترین کاری که میتواند انجام دهد این است که بگوید، به من چه، یا بگوید به تو چه! که هر دو مضر هستند.
احساس شرم واقعا خطرناک است، نه به خودمان و نه به دیگران حس شرم ندهیم، ولی میتوانیم در عین حال آنها را پاسخگو کنیم که برای پرهیز از آن اشتباه چه برنامه ای دارند.
شرم، ویرانگر است و گناه میتواند شروع سازندگی باشد.
نوشداروی شرم، شفقت به خود است، که به خوبی در کتابی تحت همین عنوان تشریح شده است. پیشنهاد میکنم مطالعه این کتاب را از دست ندهید.
در مورد شرم هم ویدیوی مشهور خانم برنه براون در تد تاک، بسیار کمک کننده است.
سربلند و از شرم به دور باشید