نگرش مدیران به پرداخت حقوق

مطلب قبلی بیشتر معطوف به اتخاذ روش مناسب برای جبران زحمات همکاران، بر اساس شاخصه های رفتاری کارکنان بود.

اما بر اساس نکاتی که خوانندگان محترم مرقوم فرموده بودند، به نظرم رسید که این را هم اضافه کنیم که هر مدیری، چطور به مسئله پرداخت حقوق نگاه میکند؟ این به سازمان کمک میکند که در تلفیق با مطالب قبلی، یعنی توجه به شاخصه های رفتاری کارکنان، مدیرانی هم در این بخش به کار گیرد که بتوانند آن ضروریات را تامین نمایند.

این موضوع خیلی خلاصه تر خواهد بود، اما بسیار مهم است.

مدیران High D اصولاً بهای زیادی به این نمیدهند که کسی از شیوه دریافت حقوق، راضی یا ناراضی باشد. آنها اصولاً به ناراحت شدن دیگران خیلی بها نمیدهند. در حالیکه ممکن است برای جلوگیری از خروج یک نفر از شرکت (که خودشان و فقط خودشان مهم تشخیص دهند)، چندین برابر هزینه کنند. اگر در میان تصمیم گیرندگان در این خصوص این دسته از افراد هستند،‌مراقب آنها باشید و حتماً تصمیم نهائی را به آنها محول نکنید. بهترین کار میتواند این باشد که اینها مسئول کسب و تحقق درآمد باشند.

High I ها، برعکس، خیلی به وضعیت افراد بها میدهند. آنها ممکن است از آن طرف بام بیفتند، یعنی تمام منابع شرکت را صرف خوشحال نگه داشتن کارکنان کنند،  تا جائی که شرکت ورشکست شود و همه بی کار شوند :-) مراقب اینها هم باید بود. اینها تقریباً با هر تقاضای وامی که خوب نوشته شده باشد،‌موافقت خواهند کرد. خوب است اینها در زمانی که مشکلی بروز میکند، پس از توجیه شدن،‌مامور مذاکره با همکاران و انتقال مشکلات شرکت به آنها و بر عکس، شوند.

High S ها، کار را درست تجزیه و تحلیل میکنند. تمام جوانب را در نظر میگیرند و احتمالاً روش اجرائی خوبی برای این کار خواهند نوشت. حداقل یک نفر از این نوع در تیم مربوط به این کار داشته باشید.

اما بالاخره High C ها مطمئن خواهند شد که تمام ضوابط و مقررات رعایت شده است، برای هر استثنا،‌یک بررسی شده و دلیلی برای ان وجود دارد. اگر در زمانی پرداخت حقوق میسر نشد،‌چطور باید اقدام نمود و بالاخره چه مشکلات حقوقی و قانونی شرکت را تهدید خواهد کرد. آنها میتوانند تحقیق مناسبی انجام دهند که سایر شرکتها در این زمینه چه میکنند.

همانطور که دیده میشود، در این زمینه هم ساختار رفتاری مدیران میتواند اثر عمده ای داشته باشد.

امیدوارم مفید بوده باشد.

سربلند باشید.