هوش هیجانی در ورزش – ادامه راه پرسپولیس
از نوجوانی طرفدار تیم پرسپولیس بودهام. صادقانه باید بگویم که این طرفداری خیلی عمیق نیست، بیشتر به خاطر حسی است که از “کَل کَل” با دوستان طرفدار تیمهای رقیب میگیرم. نوعی شوخی و خنده، که به خصوص در این سن و سال کمتر به جدل میرسد و محیطی پر هیجان و رقابتی در عین حال امن را ایجاد میکند که دوستش دارم. این نوشته را به همین انگیزه به ادامۀ راه پرسپولیس تا کسب سومین قهرمانی اش اختصاص داده ام و البته مثل همیشه این تحلیل از منظر رفتاری است.
پرسپولیس و آقای برانکو، تا کسب سومین مقام قهرمانی پی در پی راه درازی در پیش ندارد، گویا 5 بازی مانده و اختلاف امتیازی خوب با تعقیب کنندگان که این شرایط همه نوید از احتمال زیاد برای تحقق این قهرمانی میدهند.
بازیهای قبلی و پیشینه آقای مربی نشان داده که ایشان تبحر خوبی در تحلیل تیمهای مقابل داشته و عمدتاً به نتایج خوبی هم رسیده است (منظورم نتیجه در تحلیلهاست و نه نتیجه بازیها)، بنابراین به نظرم از این باب، نگرانی ای این تیم محبوب پایتخت را تهدید نمیکند.
تیم پرسپولیس و بسیاری از بازیکنان این تیم، اکنون به اعتراض و واکنشهای هیجانی عادت کرده اند. این عادت به تیتر اغلب رسانه های ورزشی هم تبدیل شده است، اما کمتر توجهی به این موضوع مشاهده میشود. هر بازی اعتراضها هست، تندیها هست و خلاصه رد پای واکنشهایی که در سطح ملی در بازی مقابل ژاپن دیدیم و آن ضایع را به بار آورد، در بازیهای داخلی و به خصوص پرسپولیس هم میبینیم.
در بازیهای پیش رو، پرسپولیس اقلاً با دو تیم دونده و تا حدودی مدعی مواجه خواهد بود. این دوندگی بیشتری را طلب میکند و ثانیه ها میتوانند نقش جدی در برد و باخت تیم ایفا کنند. وقتی یک مهاجم از آقای خلیل زاده عبور میکند، حتی اگر به خطا هم عبور کرده باشد و حتی اگر داور هم به اشتباه این خطا را نادیده گرفته باشد، چند ثانیه ای که صرف نگاهی اعتراض آلود به داور میشود، میتواند نقش تعیین کننده داشته باشد.
از سوی دیگر، بازی با تیم های دونده، به خصوص در فواصل زمانی کم که بدن و روان بازیکن فرصت بازپروری نیافته باشد، اما انرژی را تحلیل می برد و سطح کنترل بر هیجانات کم و کمتر خواهد شد. پیش بینی میکنم که آستانه عصبیت بازیکنی مثل آقای خلیل زاده که کم هست، به مرور کم و کمتر شده و حتی بازیکنانی با سطح کنترل هیجانی بالاتر هم به مرور به ایشان ملحق شوند.
این واکنشهای هیجانی که رو به تزاید هستند، بزرگترین تهدید برای پرسپولیس در هفته های پیش رو هستند. پیشنهادم به کادر فنی پرسپولیس این است که در کنار کار و تمرین در حوزه های فنی، روی این جنبه هم کار کنند. کمتر میتوانم تردید کنم که تیم های مقابل روی این نقطه ضعف پرسپولیس فکر نکرده باشند. به خصوص تیمهای آسیائی به این موضوع توجه داشته و روی اعصاب و روان بازیکنان کار میکنند، روی بازیکنان مستعد هصبیت، احتمالاً بیشتر و عمیق تر!
در کتاب قدرت عادت هم به این موضوع اشاره شده که مربی یک تیم، با تلاش فراوان بالاخره توانست عادت مکث بازیکنان بعد از عبور یک مهاجم از آنها را مدیرتی کند و عادت مکث بعد از این عبور (شکست در یک رویارویی فردی) را تغییر دهد و این تغییر عادت منجر به قهرمانی یک تیمِ متوسط از نظر فنی شد.
هوش هیجانی پائین و برون ریزی شدید هیجانات، البته جنبه های مثبت هم دارد و به نظر بنده گلی که همین آقای شجاع خلیل زاده به ثمر رساند و زیبا ترین گل انتخاب شد هم نمونه ای از برون ریزی همین هیجانات بود. در شرایط عادی بعید میدانم ایشان بتواند چنان حرکتی را تکرار کند. توسعه فردی همین است که جنبه های مثبت و منفی شاخصه ها تفکیک شده، از جنبه مثبت استفاده شود و جنبه منفی مهار گردد.
با خسته و خسته تر شدن بازیکنان، اگر به این موضوع رسیدگی نشود، پیش بینی ام این است که این عارضه در اردوی تیم فراگیر خواهد شد و بازیکنانی با کنترل هیجانی بیشتر (مثلاً نادری جوان و مستعد) هم به این جرگه خواهند پیوست.
من بعید میدانم آقای شجاع خلیل زاده بتواند این فصل را بدون اخراج به پایان برساند که این امر اگر رخ دهد، حتما بر نتیجه نهائی پرسپولیس در لیگ و آسیا میتواند موثر باشد. ایشان و یکی دو نفر دیگر، به رسیدگی در این حوزه نیاز مبرم دارند و نقش توجه به این مسئله را به هیچ روی کمتر از مسائل فنی نمیدانم.
نقطه قوت تیم در این شرایط عدم همسوئی مربی با بازیکنان در این برون ریزی هیجانی است (خلاف آقای کیروش که خودش هم بر این آتش دامن میزد) اما نکته منفی این است که آقای برانکو گرچه همراهی نمیکند، اما منع جدی هم در این راه نشان نمیدهد.
تیم پرسپولیس برای ادامه راه و مهمتر از آن برای فصل بعدی، مانند عمده تیمهای حرفه ای در کلاس جهانی، به طور جدی نیازمند بک مربی هوش هیجانی است. امیدوارم به این موضوع توجه شود.
سربلند باشید