پست مهمان – مدیریت نادرست
آقای احمد حامد عزیز به بنده خیلی لطف دارند. مطالب ایشان را هم قبلاً خوانده اید (مثلاً اینجا). ایشان هر از گاهی نوشته ای برای من ارسال میکنند که در وبلاگ درج کنم. من هم راستش با چند انگیزه این کار را انجام میدهم:
نخست آنکه علاقمند هستم با آنچه در کشور افغانستان میگذرد، آشنا شویم. دیگر آنکه نوشته های ایشان با فارسی ای نوشته میشود که با آئین نگارش ما فرق دارد و من از خواندن آن لذت میبرم، امیدوارم شما هم ببرید. سومین و آخرین انگیزه من هم این است که ایشان را علاقمند کنم تا روزی وبلاگ خود را راه اندازی کنند.
این آخرین نوشته ایشان است که متن ایمیلی که نوشته را همراه آن ارسال یا به قول خودشان گسیل کرده بودند، بسیار جذاب بود، آن را هم اینجا عیناً نقل میکنم. امیدوارم در این ایام نوروزی، از نوشته این دوست عزیز لذت ببرید.
متن ایمیل ایشان این است:
درود برشماامید که از صحت کامل برخوردار باشید. با معذرت از اینکه نظر به مصروفیت های که داشتم نتوانستم در تماس باشم و مطلب را تحریر نمایم. مطلب را تازه نوشته ام که ضمیمۀ ایمیل هذا برای شما گسیل است. امید مورد توجه شما قرار گیردبااحتراماحمد حامد
مدیریت های نادرست
در بعضی مواقع مدیریت را نمیتوان بدیدۀ اصول و پرنسیپ مدیریت دید زیراکه اکثرا اصول های مدیریت زیر پا است و مدیران که خودرا مدبران اداره و سازمان میدانند متاسفانه باید گفت که از مدیریت آگاهی لازمه ندارند و به اساس روابط توانسته اند که بالای کارمندان سازمان مدیریت نمایند.
اگر بصورت واقع بیننانه نگرش داشته باشیم میتوان مدیریت های نادرست را به گونه های ذیل واضح ساخت:
مدیریت بر مبنای میز تینس: افراد تمام کارها را مثل توپ تینس یک به دیگر پاس میدهند، اگر کارها اجراشودیا نشود. و یکی از دلایل که امروزه مردم شکایات دارند همین است. کارها پیش نمیرود و اگر پیش هم برود به کندی پیش میرود که این خود سبب ناکارا بودن و بی کفایتی اداره را نشان میدهد.
مدیریت برمبنای روابط: اکثرا افراد که امروزه از لقب مدیر به خودمیبالند به اساس شناخت و واسطه توانسته اند که همچو بالنده گی را داشته باشند در حالیکه مدیریت برمبنای شایسته گی میزیبد نه شناخت.
مدیریت بر مبنای منفعت فرد یا افراد و نه منفعت سازمان: ترجیح دادن منفعت فردی و یا گروهی بر منفعت سازمان را میتوان یکی از دلایل فساد خاطرنشان ساخت که سبب خوشنودی موقتی چند تن و تباهی ملت میگردد.
مدیریت بر مبنای گرفتن صلاحیت نه مسولیت: صلاحیت و مسولیت هردو باید متفق هم باشند مانند دوطرف سکه. ولی بدبختانه مدیران بیشتر تمرکز بالای صلاحیت وظیفوی دارند نه مسولیت وظیفوی که این امر میتواند در از هم پاشیدن یک اداره کمک نماید.
مدیریت برمبنای امرونهی: مدیران باغرور همیش سعی دارند که امر نمایند نه اینکه ارشاد وتشویق کنند تا باشد زیردستان را تحت سلطۀ خویش داشته باشند و به خواست وی فعالیت نمایند.
مدیریت برمبنای تشریفات: مدیر کسی است که تملق و تشریفاتی عمل نماید وگرنه از مقام مدیریت سبکدوش میشود.
مدیریت برمبنای رقابت ناسالم: همچشمی را در ادارات از زاویه مصرفی میتوان دید نه از زاویه رفتاری و کارکرد که در آن مثمریت و موثریت نهفته باشد.
مدیریت برمبنای استفاده از منابع: مدیر را میتوان تعریف نمود که از بیشترین منابع کمترین استفاده را نماید. در حالیکه اصولا نقطۀ مهم در مدیریت همانا بااستفاده از کم ترین منابع، بیشترین مفادرا بدست آوردن است یعنی 5=2+2 و یا بیشر از آن.
تمامی موارد ذکرشده انعکاس دهندۀ مشکلات مدیریتی و اداری میباشد ونظر به درد دل که داشتم، خواستم تا دراین رابطه گفته های داشته باشم و با استفاده از این مطلب حداقل ذهنیت برای مسولین علی الخصوص مدیراین ادارات داده باشم.
——————-
لغات مورد استفاده عالیست. من یه ویژه “سبک دوش” شدن مدیر را خیلی دوست داشتم و کلی از آن لذت بردم. راستی قشنگ تر از مرخص شدن یا عزل شدن نیست؟
سربلند باشید
با سلام
نمیدونم این دوست عزیز از دردهای مدیریتی کشورمان صحبت میکند یا از درد های مدیریتی کشور خودش. هرکدام که باشد کاملا درست بیان کردند. کشور ما که از این دردهای مدیریتی بسیار دارد ولی راه درمان این دردها در دست کیست؟
@هاشمی
سلام
به نظرم مشکلات کشور خودشان را که البته در کشورهای دیگر هم احتمالاً مصداق داشته باشد. اما اینکه حل در دست کیست، به نظرم در دست تک تک ما و هر یک نقشی داریم.
سربلند باشید
سلام
سال نو مبارک
سه مورد اول انقدر (بیشتر در ارگانهای دولتی) آشناست که اگر غیر از این باشد بسیار جای تعجب دارد.امیدوارم امسال همه ما ملاکهای انتخابمان را کمی بازنگری کنیم
بهارتان پایدار
@همکار
سلام
سال نو برای شما هم مبارک باد
من هم امیدوارم که امسال انتخابهای نو داشته باشیم
سربلند باشید
با سلام
سال نو مبارک
تنها چیزی که منو همیشه ناراحت میکنه اینه که تقریبا همه ما میدونیم چی اشتباهه. مثلا اگه من این پست رو نخونده بودم و از من در مورد مدیریت نادرست سوال میشد. حتما جواب هایی نزدیک به همین موضوعات رو بیان می کردم اما اصل موضوع اینجاست که همین من اگه روزی مدیر بشم آیا مدیریت درست رو انجام میدم؟
آقا / خانم هاشمی پرسیدن حل در دست کیست؟ آیا فکر نمیکنید مشکل ما آدما همینه؟ همیشه منتظریم یک نفر بیاد و مارو از این وضعیت نجات بده… درصورتی که راه حل دست ماست. دست همه ما اگه همه تصمیم بگیرن خوب باشن در مدت زمان کوتاهی مدیریت ها هم درست میشه.
@ناشناس
سلام
سال نو شما هم مبارک
با شما موافقم که خیلی از ما خیلی چیزها را میدانیم، اما عمل نمیکنیم.
خیلی خوب میشود که همه تصمیم بگیریم کارهای خوب انجام دهیم، باید همه تلاش کنیم و باور داشته باشیم که تک تک ما موثر هستیم.
سربلند باشید