یارانه گرفتن یا نگرفتن
این روزها بحث گرفتن یا نگرفتن یارانه خیلی داغ است. صفهای طویل کسانی که از گرفتن یارانه انصراف میدهند، در کنار نگرانی هایی که از سرنوشت یارانه های گرفته نشده مطرح میشود، همه و همه موضوع داغی را شکل میدهند.
مبلغی که در روزهای اول برای یارانه تعیین شد، حرف و سخن زیاد داشت، حساب و کتابهای ساده نشان میداد که این حجم پولی که در نظر گرفته شده تا به افراد داده شود، با صرفه ای که احتمالاً حاصل خواهد شد و نیز با تقویتی که باید در بخش تولید و احداث رخ میداد، تناسب نداشت. اینها دغدغه هایی بود که در آن زمان، مطرح شد.
امروز روشن شده که آن دغدغه ها چنان هم بی مورد نبوده است. حالا جامعه با انتظاری مواجه است که به سادگی هم قابل مدیریت نیست. کسانی که از یارانه خود میگذرند، جز آنها که با اعلام انصراف خود تعجبها را بر می انگیزانند، واقعاً گذشت میکنند.
برای یک خانواده 5 نفره در دهکهای پائینی و متوسط، رقم یارانه ماهانه عددی تعیین کننده است.
در آن روزها نوشته ای در یکی از نشریات نوشتم که حذف یارانه اقدام مثبت و شجاعانه ای است که ارزیابی موفقیت آن بیش از انکه در گرو صحت و سقم اصل آن داشته باشد، به شدت تابع شیوه اجرای آن است. اینکه صرفه ای که باید از این عدم پرداخت یارانه به نان و سوخت و … حاصل میشود، چگونه مدیریت خواهد شد، بسیار مهمتر از آن بود که این یارانه داده شود یا خیر.
اکنون، فردای آن روزهاست. میدانیم و میبینیم که آن یارانه ها که قرار بود به جیب مردم برگردد، چه شده است. البته خیلی شفاف نیست اما میتوان تصوراتی کرد. کمتر صنعتی یا زیرساختی به واسطه آن عدم پرداخت یارانه سوخت و نان و … توسعه یافته است و این است که آن اقدام خوب، به نتایجی که باید، نرسید. اصل ماجرا درست بود، شیوه اجرا اشکال داشت که چنین همه را آزرده است.
امروز هم فردائی خواهد داشت و مهم این است که در آن فردا چه خواهیم دید؟ اینجاست که به محضر رئیس جمهور محترم و سخنگوی محترمشان، عرضی داشتم.دوستان عزیز، مسئولان محترم، شما که مردم را تشویق میکنید که یارانه نگیرند، باورم این است که میدانید چه میکنید، میدانید که با نپرداختن این یارانه ها، چه انتظاراتی از شما هست، امیدوارم که این دانستن را به عمل تبدیل کنید.
به مردم نشان دهید که نگرفتن یارانه برای آینده و برای فرزندانشان اثر داشته است. اعتمادی را که خدشه دار شده، بازسازی کنید. میدانم کارتان سخت است، میدانیم که بودجه های عمرانی بسیار لاغر شده اند، شما باید این بار نه فقط شجاعت داشته باشید، که لازمه شروع طرح هدفمندی یارانه ها بود، بلکه از شما انتظار درایت میرود. این درایت را نشان دهید.
مهمتر از جنبه های مالی، این اعتماد است که اگر ایجاد شود، گامهای بسیار بلندتری میتوان برداشت، بسیار بلندتر از ماهانه 45 هزارتومان.
یارانه ای که نخواهید پرداخت، اگر به چرخه اقتصاد برگردد، اگر یارانه ای که در باک بنزین خودرو ها دود نمیشود، صرف کار کردن واحدهای تولیدی شود، بیکاری بهبود خواهد یافت، رشد اقتصادی محقق خواهد شد و این مرز و بوم رونق را تجربه خواهد کرد. این درایت میخواهد، نه شجاعت تنها و دستاورد این درایت شما، اعتمادی است که آن را از مردم طلب میکنید.
فردا، آنچه با یارانه های پرداخت نشده کرده اید، ملاک ارزیابی خواهد بود برای کسانی که امروز از دریافت یارانه انصراف داده اند. چه آن روستائی که یارانه اش را به امید طرح بیمه عمومی دریافت نکرده و چه آن بهره مندی که تنها به خاطر نمایش حمایتش با صدای رسا میگوید که یارانه را نخواهد گرفت.
شما دولتمردان، امروز آینده را میسازید، یک لغزش، حتی یک اشتباه، مثل کاستی هایی که در توزیع سبد حمایتی رخ داد، میتواند این اعتماد را به شدت خدشه دار کند. مراقب باشید، همه نگاه میکنند به دستان شما، به عمل شما و به رفتار شما. مراقب باشید. امروز کسی در پی شجاعت نیست، همه در پی درایت هستند، چون به خوبی میدانند که این کشور امروز، بیش از پیش، درایت لازم دارد.
بوق و کرنا، در مورد آمارهای اقتصادی، کمتر اثرگذار است. مردم باید این شاخصها را در زندگی خود احساس کنند، باید ببینند که کارخانه ها، با امید کار میکنند، باید فرزندان خود را شاغل و راضی و امیدوار بیابند، باید ببینند باید حس کنند که آینده روشن است، تبلیغ اینجا کارآئی ندارد. اگر چنین شد، خواهید دید که حتی آنها هم که ثبت نام کرده اند، خود، یارانه را پس خواهند داد.
آگاهی دهید، تبلیغ نکنید. امروز ذهن ما از تبلیغ پر و از آگاهی اثربخش خالی شده است. به ما نشان دهید که این پولها کجا میروند و چطور با دریات خرج میشوند. ما چشم به راهیم و منتظر و البته خوش بین. در انتظارمان نگذارید. نشان دهید که تفاوت دارید.
من خوش بینم، خیلی، و منتظرم ، بیشتر.
سربلند باشید