یک ترفند بد

نمیدانم که شما هم اخیراً دچار این ترفند بد شده اید یا خیر؟ ایمیل بدستتان میرسد که مضمونی به این شکل دارد:

سلام، ببخشید، من شماره تلفن مسئول فروش شرکت شما را گم کرده ام. ممکن است شماره ایشان را برایم ارسال بفرمائید؟ با تشکر – دکتر …. یا مهندس ….

برای من این روزها چندین ایمیل به این شکل با مضامین و محتوای مختلف و از هر کدام چند تا با یک محتوا و امضا و آدرس ارسال کننده رسیده است. اولی که رسید فکر کردم که اشتباهی شده است. در اندیشه بودم که چه باید بکنم که متوجه شدم به صورت سریالی و در نسخه های وطنی و غیر وطنی از این ایمیلها دریافت میکنم.کمی فکر کردم که داستان چیست، (هیچوقت انسان با هوش و به تعبیر بعضیها، زبلی نبوده ام). متوجه شدم که این یک ترفند جدید است برای جمع آوری آدرس ایمیل و سپس سنجش آنکه این آدرسها زنده هستند، کسی اینها را میخواند؟ یا خیر.

صادق اگر باشم، کمی از زرنگی مبدع این ایده خوشم آمد، بهتر است بگویم کمی و فقط کمی، خلاقیتش را ستودم. اما بعدا به عنوان یک طعمه حس بدی داشتم. احساس کردم که این فرد از حس پاسخگوئی و کمک کننده بودن مخاطبش سوء استفاده میکند. لابد همین روزها هم آگهی های فروش بانک ایمیل راه می افتد و همه تبلیغ میکنند که بانک اطلاعات کنترل شده داریم.

به نظر شما این کار چقدر حرفه ای است؟ اگر شما مورد چنین سوء استفاده ای قرار بگیرید، چه خواهید کرد؟ چه حسی خواهید داشت؟ من حس خوبی نداشتم. دوست نداشتم که کسی بخواهد سرم را کلاه بگذارم. بگذارید در این مورد حرف بزرگی را نقل کنم. ایشان میفرمود که گاهی مردم کاری میکنند که تو باید خودت را (ببخشید و دور از جان شما) به خریت بزنی، انگار نفهمیده ای که چه شده است. اما وقتی یکی در چشمانت نگاه میکند و به تو میگوید (ببخشید و دور از جان شما) تو خری، آن وقت است که شاید بهتر باشد به او توضیح دهی (با حرف یا عملت) که چنین نیست.

این داستان و این نیرنگها، فضای جامعه و فضای کسب و کار را آلوده میکند. هیچکس به دیگری به چشم اعتماد نگاه نمیکند. در پس هر ایمیل و تقاضائی یک حیله تصور میشود. کاش مرجعی داشتیم که این کارها را پایش میکرد. منظورم یک سازمان دولتی نیست، منظورم شیوه ای از زندگی و کار است که این قبیل اعمال در آنها جا و جایگاهی نداشته باشد، یا اقلاً ارزش و بازدی نداشته باشد.

به هر حال من از اینکه این دوستان سعی دارند سر ما کلاه بگذارند، سخت آزرده ام.

یک تکنیک دیگر هم این است که فرد ایمیلی به شما میدهد، در موضوع آن هم مینویسد : Re:پاسخ ، یعنی شما ایمیلی زده اید و من دارم پاسخش را میدهم. اگر این آدم کمی هوش داشته باشد، شاید بتواند از باز شدن ایمیل هم متوجه شود که چه کسانی این ایمیل را مشاهده کرده اند و چه کسانی خیر.

نمیدانم شاید انگیزه دیگری پشت این حرکت زشت باشد، اگر شما گزینه و کاربرد دیگری به ذهنتان میرسد، بفرمائید. چنانکه عرض شد، من عقلم تا همینجا میرسد و نه بیشتر.

سربلند باشید

پی نوشت: تصویر این نوشته را هم برای آن آوردم که یادآوری روزهای خوش دوره دبستان (دبستان بود؟) باشد هم به این دوستان یادآوری شود که چنین کارهایی کمتر ممکن است فراموش شوند. بیائیم راههای موثرتر و بهتر، با لحاظ کردن جنبه های انسانی را بیابیم. مطلب مدل تجاری انسان با انسان یا H2H شاید به نوعی اینجا هم کاربرد داشته باشد. باید مراقب باشیم که جنبه های انسانی را در مدلهای کسب و کارمان لحاظ کرده باشیم.