یک تمرین دیگر – کمک به کودکان کار
لطفا این نوشته را تا انتها بخوانید. موضوع اصلی چالش سطل آب یخ که خود موضوع مهمی است، نیست. موضوع در مور من و شماست و گروهی کودک در خانه های کودک.
تا به حال چند ویدیو در مورد چالش آب یخ دیده اید یا در مورد آن شنیده اید؟ من ابتدا فکر میکردم این هم یک بازی است. بعد کم کم نوشته ها در این مورد زیاد شد، خواندم و فهمیدم که داستان فراتر از یک بازی است. داستان نوع دوستی و کمک و با هم بودن است. شما هم لابد تا به حال متوجه شده اید.
امروز نوشته خوب امیر مهرانی را در این مورد خواندم، مصاحبه ای کرده با کسی که مادرش را بر اثر یک بیماری (ALS) از دست داده و حالا جزء حامیان فعال کمک به این بیماران است. کمک به این بیماران هزینه دارد و این هزینه ها به روشهای مرسوم، به موقع و به میزان کافی قابل تامین نیست.
این دوستان روش بهتری دارند. کمپینی تعریف میکنند با یک هدف مشخص، مثلاً میگویند برای این هدف، باید تا فلان تاریخ مشخص، فلان مبلغ مشخص کمک جمع آوری شود. اگر شد، هدف تامین شده و کمکها به مصرف قید شده میرسد، اگر نشد، تمام پولها برگشت داده میشود. این روش برای Fund Raising روشی مرسوم است. البته من این روش را بیشتر در کارهای تجاری دیده بودم و برای کارهای خیریه بار اول است که میبینم.
این عزیزان انسان، به همین روش تا کنون 92% در پروژه تامین کمک برای بیماران ALS که همان مخاطبان چالش سطل آب یخ هستند، کمک جمع آوری کرده اند و با توجه به زمان باقیمانده میتوان حدس زد و امیدوار بود که به هدفشان برسند.
اما این تمام داستان نیست.
در سایت مهربانه، پروژه های دیگری هم هست. یکی از این پروژه ها، تامین روپوش و کیف مدرسه برای کودکان کار خانه کودک شوش است. هدف پروژه 80 میلیون ریال است و زمان باقیمانده کمی بیش از 6 روز است. و این در حالیست که فقط 21% هدف (یعنی حدود 16 میلیون ریال) محقق شده است. حالا چند نکته دارم:من در این وبلاگ مکرراً در مورد اینکه “من نقش دارم” نوشته ام. شما هم همیشه اظهار لطف کرده اید. حالا نقش من و شما در اینکه برای کودکان کار، لوازم مدرسه تهیه شود، چیست؟ ما با استفاده از روابطمان چطور میتوانیم به این پروژه کمک کنیم؟ ممکن است دنیایی دلیل بیاوریم که من برای کمک به خیریه برنامه دارم، به مراجع دیگر کمک میکنم و …. اما آیا اینها کافیست؟ چقدر از اینها بهانه است. راستش میخواهم خودم را و همه شما را که میخوانید به چالش بکشم. نقش ما چیست؟ راستی چیست؟
در مورد هدفگذاری و ضرورت هدف داشتن هم نوشته ام و خوانده اید. گفته ام که هدف باید SMART باشد که شما بهتر از می دانسته اید. حالا هدف هست، SMART هم هست، مهم و انسانی هم هست. حالا ما باید چه کنیم؟
لطفا دست در جیب نکنید تا مبلغی را کمک کنید. دوستان، این کافی نیست. فاصله تا هدف بیش از اینهاست. شکست این هدف، شکست چند انسان با غیرت و مسئول و با عطفه نیست. عدم تحقق این هدف، شکست من و شماست. بیائید این را بپذیریم که این شکست، شکست عاطفه و انسانیت میتواند باشد. میتواند به تمام آنها که به این هدف فکر کرده اند، بگوید که کسی دنبال این کارها و این حرفها نیست و من و شما میدانیم که چنین نیست. اینها برای ما ارزش است. نقش ما باید پر رنگ تر باشد. ما باید از همه ارتباطمان، از همه توانمان، از تمام دوستان و آشنایانمان و از هر چه هست و داریم، کمک بگیریم. هدف این است:
این هدف باید به طور کامل محقق شود و این نقش ماست که آن را 100% محقق کنیم.
حالا در مغز و روان شما چه میگذرد؟
اگر یک D هستید و فکر میکنید که نتیجه گرائی از شاخصه های برجسته شماست، حالا وقت آن است که این توان خود را بسنجید. اگر میلی به ورود به این چالش را نداشتید، در شدت D خود، شک کنید.
اگر یک I هستید که فکر میکنید در ارتباط و اثرگذاری موثر و موفق هستید، تلفن را بردارید، یا ایمیلتان را باز کنید و جمعی را دعوت و قانع کنید که به این پروژه کمک کنند. اگر با افت انگیزه مواجه شدید، بدانید که کسانی در پشت آن وب سایت نشسته اند و منتظرند تا ریالها جمع شوند و تبدیل به کیف و کفش و قلم و کاغذ برای بچه هایی شوند که مدتهاست، واقعاً نخندیده اند.
S های عزیز، الان وقت تحلیل نیست، میدانم که فشار زمانی ممکن است شما را آزرده کند، اما همه ما گاهی باید با فشارهای زمانی مواجه شویم و در آن زمان، با تسلط بر خود، قابلیتهایمان را نشان دهیم. کودک فال فروش کنار خیابان را در نظر مجسم کنید و حالا اقدام کنید. اگر از طرح این خواسته با دیگران اکراه دارید، وقت آن است که این اکراه را کنار بگذارید. بروید سایت را ببینید، نماد اعتماد الکترونیکی هم دارد، آدرس و تلفن و … هم دارد. آیا وقت آن نیست که وارد عمل شویم؟
C های عزیز، حساب و کتاب کنید و ببینید که این اعداد و ارقام در زندگی شما و زندگی آنها چه نقشی میتواند داشته باشد؟ شاید شما هم مثل من به سایت بروید، چرخی بزنید، بخشی از آن را پسند کنید و بخشی را نه. این طبیعی است، اما امروز یک موضوع فوری است. این کمک در مهر و آبان سودی نخواهد داشت. آینده را در نظرتان مجسم کنید و ببینید از اینکه در تحقق این هدف نقش ایفا کرده اید، چه حسی خواهید داشت؟ زیاد پی جوئی نکنید که این پولها کجا میرود و از کجا معلوم که …؟ گواهینامه ها را بخوانید، تقدیرنامه ها را ببینید، به لبخند خسته اما با نگیزه موسسین و همراهان نگاه کنید. حالا شاید وقت آن باشد که ما هم نقشی داشته باشیم.
این برای همه ما یک تمرین، نه، شاید یک آزمون است. این آزمون را من وضع نکرده ام، من فقط و فقط یک واسطه کوچک هستم. این یک خود سنجی است.
اگر نتوانیم با نخواهیم که به موقع عکس العمل نشان دهیم، باید به فکر بیفتیم که پس کی باید وارد شویم؟ پس من چه موقع میتوانم اثرگذار باشم؟ به نظرم با اطلاع رسانی ای که انجام شده، باید جداً خود را به چالش بکشیم که چرا نمیخواهیم در این فعالیتهای انسانی شرکت کنیم؟
کمک هر یک از ما میتواند به کوچکی هزار تومان باشد، به نظرم هیچ بهانه ای نیست. باید کاری بکنیم. پسندیده نیست که با وجود ما که تنی سالم داریم، زندگی خوبی داریم، دلمان خوش است، کسانی به کمک ما نیاز داشته باشند و ما خموش.
میدانم که همراه خواهید شد، اما بدانید که همراهی فکری و روحی کافی نیست. الان وقت عمل است و زمان محدود. و میدانم که این هدف را محقق خواهید کرد.
گام اول این است که در مورد این سایت بدانید، بعد در مورد پروژه بخوانید و در گوشه بالا سمت چپ همان صفحه، وضعیت کمک به را ببینید، میتوانید در مورد مجوزها و شرایط مجری و صاحب این پروژه (نجمن حمایت از حقوق کودکان) هم مطالعه کنید، و بعد….. تصمیم با شماست. صفحه حمایت مالی اینجاست.
اگر لینکهای من بد یا خراب است، اگر هر اشکالی هست، اگر فکر میکنید که این یک موفقیت برای من است، اگر فکر میکند که کسان دیگری از این اقدام شما به موفقیتی میرسند، به نظرم وقت آن است که الان اصلاً فکر نکنید و بر هدف متمرکز شوید. هدف آن است که امسال، مهرماه، چند کودک کار، با شرایط بهتری به مدرسه بروند.
شما نقش دارید، پس بخواهید تا به نتیجه برسید.
سربلند باشید
سلام
خواهشمندم مجددا سایت را نگاه کنید و ببینید که زمان پرداخت، شما عملا اجازه داده اید تا در صورت لغو طرح، پولتان به پروژه های دیگر منتقل شود ! یعنی اینکه پول شما باز نخواهد گشت!
به نظر بنده، این تناقضات از اعتبار مطلب میکاهد و شایسته است که دقت بیشتری به خرج داده شود. متاسفانه در این مملکت، بسیاری هستند که از این راه و با سوء استفاده از عاطفه و دیگر خواهی مردم به کاسبی پرداخته و میپردازند. در مورد سایتی که شما معرفی فرموده اید، هیچ نظری ندارم ولی خوب میدانم که اگر پروژه ای با این گونه نیات خیر و انساندوستانه، بدون شفافیت و (ای بسا بدتر اگر تناقضاتی را هم شامل شوند) فقط قابلیت اطمینان مردم را در اعتماد به ندای درونشان، میکاهد و این اصلا پسندیده نیست.
بهتر است برای این منظور، تشکیلات شناخته شده و پاسخگویی تاسیس گردند که اعتماد عمومی را جلب کننده.
ارادتمند معرفت شما
@یک ایرانی
سلام
دوست عزیز،
لطفا به جای تلاش برای پیدا کردن یک مشکل ناموجود و بزرگ کردن آن، سعی کنید کل مطلب را مطالعه نموده و آن را به درستی منتقل نمائید:
در صورتی که شما در این سایت حساب کاربری بسازید و با حساب کاربریتان حمایت خود را انجام دهید، در صورت لغو پروژه، پول به اعتبارتان در حساب یا به حسابتان در بانک برگشت داده خواهد شد. ولی در صورتی که حساب کاربری نسازید و به صورت «حامی بینام» حمایت خود را انجام دهید، بدیهی است که وبسایت امکان دسترسی به شما را نداشته و در صورت لغو پروژه، به صلاحدید خود، مبلغهای برگشت داده شده را به سایر پروژههای خیریه اختصاص میدهد (و نه به حساب شخصی خود).
مهربانه مایل است که تا حد امکان، حمایتها به صورت مشخص و با نام باشد، ولی گزینه حمایت بینام بنا به درخواست تعداد زیادی از کاربران و با علم به این مورد فوق، بعدا اضافه شد.
@یک ایرانی
سلام
ممنون که لینک را تعقیب کردید و بررسی فرمودید. پاسخ فنی فرمایش شما را بخش پشتیبانی سایت مهربانه داده اند. من هم این موضوع را دیده بودم و ریز بینی شما سبب شد تا من هم روشن شوم.
من دیدگاهم اما کمی متفاوت است. من بر این باورم که در هر فرایندی میتواند مثبتها را برجسته تر دید. نمیدانم منظور شما از موسسه معتبر چیست؟ هر کس سقفی و مرزی برای اطمنیان دارد که بنظرم باید تامین شود، این مرز برای من این است که سایتشان نماد اعتبار الکترونیکی دارد، یعنی سوءاستفاده قابل پیگیری است. و موسسه ای که کارش را به این سایت سپرده، موسسه ثبت شده و صاحب سابقه و اعتباری است. پس من در مقابل ریسکهایی که به هر حال همیشه ممکن است باشد، دوست دارم به جنبه های مثبتی مثل لبخند آن کودکان فکر کنم.
بی تردید نیت شما هم خیر بوده است و پیشنهادتان هم خوب است. خیلی خوب میشود که در این سایتها، تناقض حداقل، و توضیح حداکثر باشد تا اعتماد درست شکل بگیرد. من به امید آن روز، تلاش میکنم تا آن زمان نقشی داشته باشم.
سربلند باشید
@مهربانه
سلام
من راستش از لحن کمی تند دوست عزیزی که این نکته را مرقوم کرده بودند، کمی آزرده شدم. به گمانم پاسخ شما هم تحت تاثیر این لحن قرار گرفته است.
اما بیائید از همین انتقادها هم در جهت توسعه نیت خیر استفاده کنیم. من گرچه لحن را نپسندم، اما به نظرم نکته شان کلیدی است. چنین توضیحاتی در وب سایت به اعتماد سازی خواهد افزود.
سربلند باشید