کدام غارتگران؟
در پی توافق ایران و دنیای غرب، این واهمه پیش آمده که آنها برای غارت ما خواهند آمد. در شبکه های اجتماعی هم زیاد دیده و شنیده ایم که باید سخت مراقب باشیم که ثروتهای ملی ما مورد تهدید واقع نشوند. این نگرانی درستی است. بازار ایران بازار بزرگی است که برای همع جذاب است، قبلاً هم نوشته ام که فردای توافق ما باید آماده باشیم، اما آیا آنها برای غارت اموال ما میآیند؟ ما هیچ نقشی نداریم که نگذاریم؟ به گمانم این ما هستیم که باید مال خود را حفاظت کنیم و نگذاریم دست هیچ غارتگری به آن نرسد.این خیلی طبیعی است که بازرگانان و تجار غربی از مدتها قبل آماده ورود به بازار جذاب کشورمان شده باشند و اکنون احتمالاً انبارهای پری برای روانه جنسهای مختلف به بازار کشورمان داشته باشند. کالاهایی در طیف هواپیما تا شکلات و اسباب بازی که میتواند درآمدهای ما را ببلعد. اما چاره جیست؟
آیا میتوان درها را بست؟ آیا میتوان تعامل نکرد؟ چاره در جدائی نیست، امروز چاره در آمادگی است. اما آیا ما آماده ایم؟
اگر از فردا خودروهای رنگارنگ آنها را در خیابانها دیدیم، اگر دیدیم که کودکان ما اسباب بازیهای آنها را ترچیح دادند، اگر دیدیم که در بازار خرده فروشی آنها جذاب ترند، گناه آنهاست؟ آنها باید رعایت انضاف را میکردند و ملاحظه اقتصاد ما را مینمودند؟ پس نقش ما چیست؟
ما امروز در رعایت مصرف آب هم چندان منسجم عمل نمیکنیم، میدانیم که آب کم است، میدانیم که نزولات جوی محدود است و باز هم به همان شدت مصرف میکنیم. میدانیم که تولید نفت و برق سخت و پر هزینه است، اما نشانی از مدیریت مصرف دیده نمیشود، آیا ما میتوانیم فردا در مقابل وسوسه های مصرف آن اجناس مقاومت کنیم و راه درست را انتخاب کنیم؟
اگر آنها فردا با کارکنانی از کشورهای همسایه ما، مثلاً هند و پاکستان آمدند و کارها را در دست گرفتند، ما نقشی نداشته ایم؟
به نظرم بی انصافی است که نقش خود را فراموش کنیم. ما باید تلاش کنیم که از این فرصت استفاده کنیم، بی شک آنها و همه در پی منافع خود خواهند بود،این ما هستیم که نباید منافع خود را فراموش کنیم. نمیتوانیم بی تفاوت بنشینیم و بگذاریم هر چه لازمه کسب و کار است، بشود و ما انگشت اتهام را به این و آن نشانه رویم.
دولت در این راه نقشی بزرگ نخواهد داشت، این من و شما هستیم که باید بخواهیم.
در شبکه های اجتماعی سخن از سیستمهای پیشرفته منابع انسانی است، اما آیا گامهای اول را که خیلی هم سیستم و ابزار پیشرفته نمیخواهد، نیازمند تمرین و خواستن و تغییر نگاه است، را به کار بسته ایم، حتی آماده به کار بستن شده ایم؟
بیائید همه به نقش خود در این مرحله تعهد بیشتری نشان دهیم و کشورمان را مثل همیشه سربلند از این گذرگاه هم عبور دهیم. کارهای ساده میتوان کرد که نیازمند ابزارهای پیچیده هم نیست، حتی کارکردن با آن ابزارها هم مقدماتی لازم دارد، بیائید به این کارهای ساده فکر کنیم.
شما چقدر برای خود نقش قائل هستید؟ شما آماده این فضای جدید شده اید؟
سربلند باشید
سلام
ارتباط موضوع مطلب تان به رفتار سازمانی چیست؟
این مطلب بیشتر به رفتار سیاسی و رفتار اقتصادی مرتبط است.
البته می دانیم که مدیریت یک رشته چند وجهی است ولی این موضوع که بوی جناحی و سیاسی میگیرد وزن علمی سایت تان را با تراز منفی مواجه می کند.
سلام استاد گرامی
وقت بخیر،
یکی از جامعه شناسان عزیز کشور خودمان می گفتند، “پول و کالا مثل آب و چاله است، خودشان راه هم دیگر را پیدا می کنند”. اما در این مسیر مقدار و جهت تصمیماتی که اتخاذ می شود و اتفاقاتی که می افتد حائز اهمیت است. امیدوارم تناسبی مطلوب بین چاله ها و آب های ما و آنها ایجاد شود که بیش از این “آب” این کشور هدر نرود.
سپاس از شما بابت پرداختن به این موضوع و
به امید افزایش آب در جوی های کالبد بازار کشورمان!
@محمدصادق
سلام
از تذکر شما و دقت نظرتان بسیار ممنون هستم.
در سازمان هم خیلی مشکلات هست که من میتوانم حل آنها را متوجه دیگران بدانم مثلاً بگویم که چرا من کار کنم و مدیر سفر خارجی برود؟ یا به من چه که این مشکل را حل کنم، سازمان مشاور مالی دارد او برود حل کند، پس او چه کاره است؟ یا بگویم که وقتی رقیب ما در بازار فلان تخفیف را میدهد، معلوم است که ما نابود میشویم و …. و خلاصه نقش خود را فراموش کنیم.
اینجا هم همین داستان است. ما میتوانیم دولت و حاکمیت اجتماعی و سیاسی را مسئول بدانیم و بگوئیم که من چه کاری میتوانم بکنم که ما را غارت نکنند؟ دولیت برود و عوارض بالا (مثلاً) وضع کند و ….
از این گذشته رفتار شهروندی نوعی رفتار سازمانی است. هدف اصلی من این بوده است که مرکز کنترل درونی داشته باشیم و برای هر مشکلی برای خودمان نقش قائل باشیم و نقش را ایفا کنیم.
البته این دیدگاه من است و ممکن است شما یا دوستان دیگر با بنده موافق نباشید.
سربلند باشید
@اعتضاد
سلام
به نظرم ما باید سرچشمه های این آب را برای جاری شدن در کالبد جامعه و بازار کشور باز کنیم، با گفتگوی موثر با هم، با ایفای نقشمان در هر قدم و هر جزء از این رفتارها.
و البته نقش شما جوانهای فرهیخته حتماً موثر تر است.
سربلند باشید
ممنون از مطلب خوبتون. واقعیت این است که سازمان بزرگی به نام ” کشور” هنوز بلوغ برخورد با شرایط جدید را نیافته است. شرایط تحریم شاید ۳۰ سال است که بر سر کشورمان سایه انداخته است. همه فکر میکنیم از شرایط پس از رفع تحریم سهمی داریم و داریم. اما برای سهم خودمان برنامه نداریم. هنوز شرکتهای داخلی توان رقابت ندارند. اگر میتوانستند، چنین هیایویی راه نمیافتاد. به نظرم در یک سازمان ” مطلوب” مدیر سازمان باید شرایط مطلوب رقابتی ایجاد کند تا از این مسیر سازمان در مسیر رشد وتعالی قرار گیرد.
نقش نیروی انسانی نقش بیبدیلی است که حالاحالاها کار دارد تا به حد منطلوبی برشد تا توسعه یافتگی در آن مفهوم داشته باشد.
@Seifinia
سلام
گام اول به نظرم سخت تر است که باور کنیم نقشی داریم، اگر این را باور کنیم، ایفای نقش به گمان من ساده تر است.
اگر به این باور نرسیم، به اتهام زنی و فرافکنی خواهیم افتاد که حاصلی نخواهد داشت.
سربلند باشید
از مطالب خوبتان متشکرم.
با شما هم عقیده ام و معتقدم، ما نیز باید در راستای استانداردهای جهانی حرکت کنیم. البته همانطور که اشاره نمودید، مقدمه این کار، جا انداختن الزامات و پایه های این سیستمهاست.
به تازگی مطلبی نگاشته ام که اتفاقاً در راستای همین موضوع است و به تقویت توانمندی ها و شایستگی های مدیران و متخصصان منابع انسانی برای شرایط پس از تحریم می پردازد:
لینک مطلب:
http://www.isurvey.ir/index.php/component/content/article/1-latest-news/2785-hr-competency-sanctions.html
ارادتمند
احمدی پور
@مراد
سلام
ممنونم که مطلب خوبتان را به اشتراک گذاشتید. من که آن را خوانده ام و استفاده برده ام. امیدوارم دوستان خواننده هم استفاده کنند.
سربلند باشید