توپ مردم
نوشته بود مدیریت مثل این است که دائم چند توپ را در هوا بچرخانی، مثل تر دستی هایی که دیده اید. باز نوشته بود که هر توپی افتاد با اندکی هزینه میتوانی برش داری و به چرخاندن توپها ادامه دهی. اما هشدار داده بود که مراقب باش، اگر توپی مربوط به مدیریت انسانها بیفتد، ممکن است بشکند و خرد شود، دیگر به حالت اول بر نگردد. پس خیلی مراقب این توپ باشد.
تمثیل جالبی بود.
شما چه فکر میکنید؟
سربلند باشید
من به عنوان یک کارمند حساسیت شغل مدیریت را به خوبی درک کردهام. اما در تعجبم از اینکه چگونه خیلی از مدیران این حساسیت را درک نکردهاند.
سلام و عرض ارادت
ذکر یک نکته خالی از لطف نیست :
توپ ها یا گوی هایی که مرتبط با مدیریت انسانها هستند ، ممکن است با شکل های مختلفی ظاهر شوند ،برخی ممکن است همانطور که شما فرموده اید با افتادن یارها شدن ، بشکند و خرد شود، بعد از شکستن ، میتواند اتفاقات مختلفی برای گوی ها بیفتد ، چون از محتویات آنها مطلع نیستیم .
بارها پیش آمده که گویی از دستم رها شده و به چرخه بازگشته ، اما گاهی هم پیش می آید که یک گوی ، با افتادن و رها شدن ، فقط نمیشکند ، میشکند و با محتویاتش چرخه و من گوی گردان را هم تحت تاثیر قرار میدهد و کل سیستم را متاثر از این شکست میکند.
در حقیقت گوی های انسانی ، میتوانند بعد از شکستن با محتویات متنوعی ظاهر شوند ، لذا خیلی باید مراقب بود .
ممنون از شما برای این یادآوری
@علی آقا
سلام
بسیاری از آنها هم درک کرده اند، اما شاید راه حل خوبی برایش نیافته اند.
سربلند باشید
@آرمین خوشوقتی
سلام
این توپ مثل ظروف به اصلاح نشکن است. در حالت عادی ممکن است نشکند، اما اگر ضربه به جای حساس و خاصی بخورد، پودر میشود و جمع کردن خرده هایش بسیار سخت است.
چون گاهی نمیشکند، کم کم آدم فکر میکند که این ظرف نشکن است و کمتر مراقبت میکند، تا روزی که میشکد، پودر میشود و خرده هایش تمام سازمان را میگیرد. آن وقت است که گاهی یک خانه تکانی لازم است تا خرده هایش را جمع کنی…
مثال و نکته خوبی را اشاره کردید. ممنون
سربلند باشید