نگه داشت در بیرون از سازمان
بحث نگه داشت نیروی انسانی بحثی داغ و پر طرفدار است. نگاه یه این موضوع اما مدتهاست که ثابت مانده است. دیدگاهی که دوستی در یک کنفرانس مطرح کرد، به نظرم خیلی جالب بود که اینجا مختصراً با شما به اشتراک میگذارم. این دیدگاه به همکاری و وفاداری، فراتر از مرزهای همکاری در یک سازمان نگاه میکند.همکارانِ شما نیازهایی دارند که شاید همه آنها در همه مقاطع زمانی در سازمان شما محقق نشوند. ساده ترین آنها ارتقای سمتی است. خیلی محتمل است که آنها بخواهند مدیر شوند، در حالیکه سازمان شما ساختاری تخت دارد که سمتهای چنان تفکیک شده در آنها وجود نداشته باشد. یا ممکن است آنها بخواهند کارهایی انجام دهند که در سازمان شما چندان محلی برای آنها نباشد. علل مختلفی میتواند وجود داشته باشد که این همکار، در عین علاقه به شما و سازمان شما، نخواهد یا نتواند در این مقطع به همکاری با شما ادامه دهد و راهکار را در خروج از سازمان بیابد.
نمونه این وضعیت را هم زیاد دیده ایم: همکارانی که سازمان را ترک میکنند و بعد از مدتی به سازمان باز میگردند.
با اینها چه باید کرد؟
آن دوست به من نمونه هایی ارائه کرد که مدیران با هوش، کار راهه شغلی همکارانشان را به سازمان خودشان محدود نمیکنند و بر عکس مسیر را برای خروج برخی از همکاران از سازمان هموار میکنند. به خصوص بنا به روحیاتی که از توسعه فضای مجازی و روابط جدید شکل گرفته است، انسانها حق دارند مسیر خود را در راهی دیگر ادامه دهند و توسعه خود را در کارهایی ببینند که در سازمان شما میسر نیست.
مسدود کردن این راه، کمکی به سازمان شما نمیکند. آنها روز به روز بی انگیزه تر شده و اثر بخشی آنها رو به افول خواهد گذاشت. بندها ناکارآمد از قراردادهای کار هم چاره این مشکل را نمیتوانند بیابند.
اگر شما توانسته باشید بخشی از نیازهای آن همکاران را پاسخ داده باشید، اینجا باید یک تصمیم شجاعانه بگیرید. باید مسیر را هموار کنید تا او برود و زندگی خود را در جای دیگری جستجو کند، جائی که به او انگیزه و امکان توسعه ای که میخواهد داده شده باشد. اما بدانید که اگر درست کار کرده باشید، او دل در گروی سازمان شما خواهد داشت. درست مثل سفیری که میرود اما مبلغ و مدافع شما خواهد بود.
ارتباط خود را این افراد حفظ باید کنید، آنها را گهگاه ببینید و با هم گپ بزنید. آنها اکنون سازمان شما را از بیرون و از بالا میبینند و معمولاً دیدگاههای خوبی به شما ارائه میکنند که سازمان شما را به سوی بهتر شدن هدایت خواهد کرد.
چند روز قبل با خانمی مصاحبه میکردم که برای استخدام در سازمانی آمده بودند، اما با لباس فرم سازمان فعلی و سراسر مصاحبه به تعریف و تمجید از سازمان فعلی گذشت. تنها مشکل ایشان این بود که در سه ساله آینده ارتقا هب سمت ریاست را در سازمان فعلی نمیدیدند. او آمده بود که مدیریت را در سازمانی دیگر تجربه کند و احتمالاً دوباره بعد از چند سال به سازمان قبلی برگردد. گرچه به نظرم ایشان هیچگاه آن سازمان را ترک نمیکند، ممکن است جسمش آنجا نباید، اما روحش چرا و مگر ما در پی کارکنانی نیستیم که روحشان با ما باشد؟ مگر انگیزه در سطح دست و قلب و روح رخ نمیدهد؟
خدا را چه دیدید، شاید روزی باز هم مسیر شما و این دوستان در جایی دیگر هب هم رسید و آن وقت است که شما سرمایه گرانبهایی دارید که برای هر دوی شما ارزش سرمایه گذاری دارد. شما ماروز دل درگروی سازمانی از سازمانهای قبلی تان دارید؟
سربلند باشید