توسعه مهارت برای کاهش بی کاری
در نشریات از قول مسئولان وزارت کار آمده بود که ما نقش مهمی در کاهش بیکاری نداریم. چند روز قبل هم با دوستی صحبت از این بود که بنگاههایی که به یافتن نیروهای کارآمد کمک میکنند، نقشی در رفع معضل بیکاری ندارند. من چندان با این موضوع موافق نیستم، دلایلم را در این نوشته به معرض نظر شما گذاشته ام.iمدافعان این نظریه بر این باورند که وقتی شما بخواهید نرخ بیکاری را پائین بیاورید، باید کسب و کار رونق بگیرد تا شغل ایجاد شود و از این رو این اقتصاد است که باید سامان یابد تا بیکاری اصلاح شود. این نکته کاملاً درست است. اما در این راه به عوامل موثر بر رونق کسب و کار توجه بایسته نشده است.
امروزه کمتر میتوان در نقش منابع انسانی کارآمد در توسعه کسب و کارها تردید نمود. منابع انسانی که این روزها سرمایه انسانی خوانده میشود، در رونق کسب و کار نقشی بی بدیل دارد. چند سازمان را میشناسیم که چون نیروی کارآمد نمیتوانند تربیت کنند، یا بیابند میزان توسعه کسب و کارشان را خودشان محدود میکنند؟
آنها یا نمیتوانند نیروی کارآمد تربیت کنند که مشکل در رهبری سازمانی است، یا نمیتوانند نیروی مناسب بیابند، که مشکل در عدم توسعه یافتگی کارجویان در حوزه مهارت است. با خیلی عظیم از کارجویان مدرک به دستی مواجه هستیم که آمادگی لازم برای ورود به کار را ندارند. آنها در بهترین شرایط از دیدگاه علمی توسعه یافته اند، اما نخستین رفتارهای لازم در محیط کار را نمیدانند. عمدتاً این دوستان در پی آن هستند که مبادا کارفرما سر آن کلاه بگذارد یا از آنها بیش از حد مقرر در شرح خدمات کار بخواهد.
آنها هنوز در نیافته اند که سازمانها باید با کمک آنها به اهدافشان برسند و اگر برسند دور از عقل سلیم است که آنها را از دست بدهند.
این دوستان جوان هیچ گناهی در این راه ندارند، اما به نظرم جای این آموزشها و این نگرش هم در نظام آموزشی ما خالیست. اگر ارگانهای مسئل بیایند و دوره هایی برگزار کنند که در آن به این کارجویان نشان دهند که علم آنها فقط وقتی جذابیت دارد که بتوانند آن را در مجرای درست عرضه کنند، بتوانند برای توانمندی خود، بازاریابی کنند، بتوانند سهمی در موفقیت سازمان داشته و اگر کارفرمائی ثروتمند داشته باشند، موفق خواهند شد، آن وقت سازمان های موجود راحت تر میتوانند به فکر توسعه خود باشند و با هزینه و دغدغه ای بسیار کمتر از آنچه که ایجاد یک کسب و کار جدید لازم دارد، توسعه خواهند یافت.
نمیدانم شما با نظر من موافقید؟ شما هم سازمانهایی را میشناسید که به این دلیل خود را محدود کرده و کوچک مانده اند؟
دوست داشتم مسئولان محترم وزارت کار یا هر ارگانی که مسئول توسعه افراد برای ورود به بازار کار است، این نوشته را میخواندند و فکری برای تامین نیروی انسانی کارآمد مورد نیاز سازمانها میکردند، آن وقت به جای رشد قارچ گونه سازمانهای کوچک، این نیروهای جوان میتوانستند در همین سازمانهای موجود نقش آفرینی کنند و سبب شوند که مشکل بیکاری کمی حل شود.
من در پی آن نیستم که نکته اول را رد کنم، حتماً زیر ساختهای اقتصادی باید بهتر شوند، حتماً باید کسب و کارهای تازه ایجاد شوتد، حتماً آموزش های کارآفرینی خوب هستند، اما نیروی ماهر هم بسیار کم داریم، باید به این جنبه هم توجه شد و از همه مهمتر باید مهارتهای رفتاری آموزش داده شوند.
امیدوارم شما هم اگر نظری دارید، دریغ نکنید.
سربلند باشید
سلام علیکم
شما سالهای ۶۹ تا ۷۵ حتماً یادتان هست پس جنگ تحمیلی و سالهای نه جنگ نه صلح عدهای با توجه به نیاز ژاپن راهی آن دیار شدند و وزارت کار و وزارت امور خارجه چگونه با این پدیده برخورد کرد؟ خیلی منفعل
اکنون با توجه به آن تجربه این دو وزارتخانه کمیتهای دارند فعالش کنند شرکت های با تجربه در زمینه شناسایی ظرفیت های کار در کشور های مختلف را بکارگیری کنند یعنی راه را هموار کنند نه سخت تا این منابع عظیم انسانی مستهلک نشود و به همراه خود ارز و تجربه آورد، آورده ای که ژاپن رفته ها دارند و هنوز کسی به ثبت و انتقال دانش آنها اقدام نکرده است.
@شهرداد زمانی
سلام
از مشارکت شما متشکرم.
بله (متاسفانه یا خوشبختانه) یادم هست :-)
خاطرات جالبی هم از برخی از این دوستان شنیده ام که لابد شما هم شنیده اید. در فرصتی به این خاطرات اشاره خواهم کرد که این تجربه کار در محیطی دیگر، چگونه نگاه این انسانها را به کار تغییر داده بود.
به نظرم اگر این کار به خوبی مدیریت شود، هم معضل بیکاری تخفیف خواهد یافت، هم درآمدزائی خواهد داشت.
متاسفانه امروز شاهدیم که هنوز توسعه رخ نداده، مالیاتها اضافه شده، این کار هم در عین ضرورت، کم کم دارد تبدیل به یک مانع توسعه و رون کسب و کار میشود.
خیلی دلم میخواهد که یک نظر سنجی انجام شود و نشان دهد که چقدر عدم رونق کسب و کار وابسته به عدم مهارت نیروی انسانی است. چه برای داخل چه برای اعزام به خارج. امروز وضع ژاپن هم تغییر کرده است، کمتر کشوری است که نیروی کار غیر ماهر را در شغلهایی غیر زیان آور بپذیرد. حتی برای این منظور هم باید نیروهایمان را توسعه کیفی بدهیم.
سرمایه عظیمی داریم که اگر به آن رسیدگی نشود، این فرصت (وجود نیروی انسانی) تبدیل به تهدید (بیکاری) شود.
سربلند باشید
من با چند نفر از آنهایی که به ژاپن رفته و برگشته بودند صحبت داشتم بیست سال پیش آرماتور بندی از آچار ابداعی مورد استفاده در آنجا می گفت و نمونه ای هم آورد که الان هنوز من دست آرماتور بندی ندیدم و همانطور سنتی با گازانبر اکنون کار میشود، این یک تجربه کوچک از مهاجرکاری می توانست تحولی در شغل آرماتور بندی و ایجاد شغلی برای تولید آن آچار باشد، پس دست باید جنباند سفارتخانه های ما وابسته های مختلف بازرگانی و… دارند ظرفیت های موجود را شناسایی کنند نمی تواند از اتاق بازرگانی ایران و… کمک بگیرند این منابع عظیم انسانی جوان و با انرژی دختران دم بختی را مانند که چون بموقع به خانه بخت نروند افسرده و ترشیده شوند!؟
دیپلماسی داد و ستد پس کجاست؟ روی صدور خدمات هم کاری بکند
@شهرداد زمانی
من ابزاری ندیدم، اما خاطره از دوستانی که این تجربه را داشته اند، زیاد شنیده ام. نگاههایی که یک سره متحول شده بودند، اینکه وقتی باز گشته بودند، انسانهای دیگری بودند، کاری تر و موفق تر، اینها در شلوغی و هیاهو ها گم شدند و موافقم که باید در این حوزه فکر و عملی متناسب شود.
سربلند باشید
جناب آقای کمالیان عزیز
عسلویه توسعه ای یافته هست که زندگی مردم این منطقه را تحت شعاع قرار داده است ولی متاسفانه توسعه مردم حوزه پیرامونی این طرح ها در این روند سریع توسعه دیده نشده است. مردم این منطقه توقع دارند که در اولویت بکارگیری در فرصتهای شغلی این شرکت ها باشند اما متاسفانه این اتفاق با مقاومت های زیادی روبرو می باشد.
به کمک دوستانم راجع به این مساله پاورپوینتی تهیه کرده ایم که به ایمیل تان می فرستم لطفا ما را برای توسعه آموزشی و مهارتی حوزه نفوذ پارس جنوبی و شمالی یاری دهید.
یکی از کارهایی که برای توسعه فارغ التحصیلان دانشگاهی انجام داده ایم طرح کارورزی سه ماهه در شرکت ها برای آنها می باشد. که در شروع کاریم و امیدواریم توسعه بیشتری یابد و مدیران شرکت ها بیشتر همراهی کنند.
متاسفانه در روند اشتغال جوانان استراتژی دولت تغییر کرده است و بعضا اکثر جذب ها در اختیار بخش خصوصی می باشد .
سوال مگر استراتژی چه بوده که حالا تغییر کرده است؟
پاسخ:قبلا اکثر استخدامی ها دولتی بود و معمولا با آزمون استخدامی و سراسری برگزار می شد. و پس از استخدام ، دوره هایtrining برای پذیرفته شدگان برگزار می کردند اما حالا اینطور نیست و استخدام های دولتی هم شده است و دولت برای اکثر کارهایش شرکت پیمانکاری می گیرد و نیروها را از طریق پیمانکار جذب می کند و دیگر پیمانکار افراد فارغ التحیلی که مهارت ندارند را استخدام نمی کند و بلکه بدنبال نیروی کار کار بلد است و اگر نیروی بدون مهارتی هم جذب یا از آشنایانش است و یا از آشنایان کارفرمایش و بیشتر ارتباطات برای جذب افراد فارغ التحصیل بدون مهارت نقش بازی می کند.
حال سوال اینجاست چطور این افراد صاحب تجربه شوند یک راهش اینست که دولت در قرارداد شرکت ها بیاورد که اگر نیروی فارغ التحصیل بدون سابقه را شرکت پیمانکاری جذب کند ، هزینه آموزشش را می دهد. اما بازهم سوال اگر هزینه آموزش را بدهد آیا بدرستی در این ارتباط توسط پیمانکار هزینه می گردد و اصلا مرکز و جایی که بخواهد آن نفر را آموزش دهد در اختیار شرکت پیمانکاری وجود دارد؟!
قبلا صنعت نفت وقتی پروژه ای را در جایی شروع می کرد در کنارآن مراکز آموزشی و مهارتی هم برای ایجاد می کرد. منتها از سال ۷۵ که دولت دستور داد که متولی کلیه آموزش های مهارتی سازمان فنی و حرفه ای می باشد نه نتها وزارت نفت دیگر در کلید شدن پروژه هایش مساله آموزش مهارتی به مردم حوزه نفوذ پروژه را ندید بلکه دستور داد کلیه آموزشکده های فنیش که جوشکار/ مکانیک / تعمیرکار پمپ ، توربین ، کمپرسور و شیرالات صنعتی و… در اهواز ، مسجدسلیمان، آغاجاری ، آبادان و… را تعطیل کردند. و الان متاسفانه سطح آموزش های فنی و حرفه ای متناسب با نیاز صنعت نیست. حال باید وزیر محترم کار برای این مهم ، فکری کند.
@سیدمهدی موسوی زاده
جناب موسوی زاده عزیز
ازاینکه این موضوع را با من و خوانندگان این وبلاگ در میان گذاشتید، خیلی متشکرم و مشتاقانه منتظر دریافت پاور پوینت شما خواهم بود.
قبل از پرداختن به موضوع بگذارید داستانی از یک شرکت نفتی برایتان بگویم که اینها وقتی نیروئی را میخواهند رها کنند (از هم جدا شوند) ابتدا برایش یک دوره توانمند سازی میگذارند. توجه کنید، وقتی میخواهند او را رها کنند این کار را میکنند. شاید شما هم مثل من فکر کنید که چرا؟ پاسخ ساده است: آنها به برند منابع انسانی خود بها میدهند و میگویند که کسی که روزی با ما کار کرده باشد، نباید نیروی کم توان یا ناتوانی باشد، او با ما نتوانسته کار کند، این به معنی ناتوانی او نیست. امیدوارم ماهم روزی به همانجا برسیم. (از نظر نگاه نه عمل)
اما در مورد داستان شما، من با محدودیتهای اداری شما بیگانه ام، خیلی تلاش کرده ام که صدایم را به گوشی برسانم اما به گمانم انگیزه کافی یا قدرت لازم را نداشته ام. از این هم بگذریم.
بگذارید خاطره ای هم از عمق اثر آموزشهای شرکت نفت بگویم: روزی در بیابان با جوشکاری صحبت میکردم، میگفت که پدرش جوشکار “سر تکه دار” بوده است، نفهمیدم منظورش چیست؟ از یک مدیر قدیمی شرکت نفتی پرسیدم که این چیست. خندید و گفت وقتی شرکت نفت جوشکاران را در روستاهای خودشان آموزش میداد (توابع اصفهان بود این یکی) به آنها گواهینامه داده میشد که به انگلیسی آن را Certificate میگفتند و فقط جوشکارانی که گواهی یا همان Certificate را داشتند، استخدام میشدند و این کلمه بین محلی ها از certificate دار به سر تکه دار تبدیل شده بود.
به گمانم شما میتوانید با سازمان فنی و حرفه ای توافقی کنید و آموزشهای مشخصی را از آنها بخواهید. حق الزحمه را به نوعی به کیفیت آموزش وصل کنید، مطمئن هستم که شما در این حوزه راهنماها و مدارک خوبی دارید، آنها را ارائه کنید و دوره را طراحی کنند و آدمها را جذب کنید برای آموزش…. به نظرم یک شرکت خصوصی هم میتواند این کار را برای شما انجام دهد.
اما توصیه جدی من این است که آموزش مهارتهای رفتاری رافراموش نکنید، به آنها هم برای نیروهای جوان حتماً بپردازید. میدانم که همه اینها را شما بهتر از من بلد هستید، و گره کار در مشکلات اداری است، که من از آن بیخبر هستم.
با پوزش از اطاله کلام
سربلند باشید
متشکرم جناب کمالیان بزرگوار
سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس از سال ۱۳۹۰ با فعال شدن پروژه ها در فاز ۲ پارس جنوبی(کنگان) که شامل حدود بیش از ۷ مگاپروژه پالایشگاهی بود ، تفاهمنامه ای با سازمان فنی حرفه ای استان بوشهر منعقد کردیم، این کار در ابتدا برای شروع کار خوب بود ولی متاسفانه مقررات اداری سازمان فنی و حرفه ای بسیار قدیمی و خیلی بسته است. اولا بدلیل اینکه دولتی هست ما نمی توانستیم مستقیما مبالغ قرارداد را به حساب استان بریزیم و می بایست مستقیما به حساب فنی و حرفه ای کشور (خزانه) واریز می کردیم و دیر این مبالغ به عرصه اجراء می رسید و بعضا درصد کمی می رسید. دوما حق الزحمه پرداختی سازمان به مربیان نمی تواند از ساعتی ۵ تا ۷ هزارتومن تجاوز کند؛ پس آنها نمی توانستند اساتید قابل را جذب کنند و هم بدلیل کمبود نقدینگی نمی توانستند مواد مصرفی را بموقع بدست کارآموز برسانند و درنتیجه بیشتر آموزش ها جنبه تئوری پیدا می کرد.
اما با همه این دردسرها هنوز همکاری ما با این سازمان وجود دارد و تا حالا بیش از ۵۰۰۰ نفر را آموزش داده ایم. حدود ۵۰ استاندارد برایشان اصلاح کرده ایم که براساس آن دوره برگزار می کنند.
مزیت این دوره ها این است که افراد سریعتر به کار وصل می شوندو بیشتر پروژه ها هم به چنین نیروهایی احتیاج دارند.
متاسفانه سازمان فنی حرفه ای استان بوشهر تابحال نتوانسته است بیش از ۲.۵ میلیارد تومان را برای آموزش این نیروها از صنعت نفت جذب نماید بدلیل سرعت پایین فعالیت هایشان.حال اگر این شرکت آموزشی خصوصی بود ۲۴ ساعته دوره برگزار می کرد تا بودجه را جذب کند.متاسفانه بدلیل مقرارت ما نمی توانستیم با شرکت خصوصی اینکار را پیش ببریم. چراکه باید مناقصه برگزار می شد و از طرفی چنین شرکت هایی که در استان کارگاه داشته باشند وجود نداشت و ظرفیت های فنی و حرفه ای بیشتر بود مثلا ۱۳ مرکز در استان داشت و برخی کمپ استراحت هم داشتند با کارگاه های متنوع و کمتر نیاز به کمپ استراحت برای کارآموزان بود و هزینه هاکاهش می یافت.
راستی بعضی از کارگاه ها هم ندارد مثل کارگاه های تعمیر پمپ، کمپرسور، دستگاه های ثابت، شیرالات صنعتی، موتورهای دیزل ، تهویه و… باید کمک شوند.
مزیت این دوره ها برای کارآموزان بسیار است
۱- صاحب مهارت می شوند
۲- معادل مدرک تحصیلی خواهد بود
۳- تخفیف بیمه شامل آنها خواهد شد
۴- صاحب کار و کسب آزاد فنی می شوند و می توانند مجوز کارت کسب فنی بگیرند
۵- گواهینامه های فنی حرفه ای بین المللی هست
۶- افراد ممتاز مهارتی می توانند در مسابقات مهارت کشوری و جهانی شرکت کنند
در سفر اخیر ریاست محترم جمهوری آقای روحانی به استان بوشهر در سال گذشته ؛ یکی از مصوبات این سفر ،کمک وزارت نفت برای توسعه آموزش فنی و مهارتی به سازمان فنی و حرفه ای استان بود. سعی کردیم مشکلات تفاهمنامه قبلی در تفاهمنامه جدید نباشد اما هنوز این تفاهمنامه نهایی نشده است. یکسال می گذرد … متاسفانه کارهای اداری دولتی کند است.
امید بتوانیم به مردم این منطقه که به سرعت در حال صنعتی شدن هست، کمک کنیم صاحب مهارت شوند. بنظرم باید هر نفر یک مهارت داشته باشد. و امید بتوانیم شعار هر نفر یک مهارت را زنده کنیم
و لذا همیشه سرعت توسعه صنعت از توسعه جامعه پیرامونی خیلی خیلی خیلی بیشتر است.
بنظرم برای رفع نواقص و کاستی های مالی فنی و حرفه ای ما خودمان استاد باتجربه و ماهر ،موادمصرفی ؛شرکت ناظر امتحان گیرنده و تجهیزات مورد نیاز از خود صنعت نفت باشد تا آنها بتوانند موفق عمل کنند و ما فقط از زیرساخت آنها استفاده کنیم.
ضمنا پاورپوینت را با گفته های جناب عالی در وبلاگ تون کامل کرده ایم.
@سیدمهدی موسوی زاده
lممنون از اطلاعات مفید و زنده ای که دادید.
من شک ندارم که مدیرانی مثل شما همیشه پیگیر هستند و بعید هم میدانم که خسته شوید، به هر حال خدا قوت.
من داشتم به این فکر میکردم که نمیشود آموزش حین کار را به نوعی جابیندازید؟
مثلاً شما حتماً سیستم ارزیابی عملکرد دارید، چرا معیار عملکرد یک استاد کار یا حتی کی کارگر با تجربه را به توسعه مهارت افراد تازه وارد به سازمان وصل نمیکنید؟
یا مثلاً احتمالاً شما برنامه اجتماعی سازی (Induction) هم لابد دارید، چرا در این برنامه یک آموزش نمیگذارید که توسط همکاران خودتان انجام شود که در ارزیابی عملکردشان هم موثر باشد؟
میدانم که تغییر معیارهای ارزیابی عملکرد کار سختی است، اما شاید از راه قبلی کوتاهتر باشد؟
میدانید که حتی در حوزه Coaching هم الان بحثی هست تحت عنوان Peer Coaching که همکاران حتی در حوزه مهارتهای رفتاری هم به یکدیگر کمک کنند و راهنمای هم باشند. شاید از همین ایده بشود اینجا هم استفاده کرد.
در مورد بخش خصوصی و کمبود امکانات، به نظرم کم نیستند شرکتهایی که حاضرند در این راستا سرمایه گذاری کنند، اما شاید استفاده از امکانات موجود سازمان فنی حرفه ای بهتر باشد.
به نظرم اگر شوق شما به این کار در جهت تغییرات درون سازمانی هدایت شود، شاید نتایج بهتری داشته باشد.
برایتان آرزوی توفیق دارم. استان هرمزگان و شهر زیبای بوشهر لایق بیش از اینهاست. این را از نزدیک دیده و حس کرده ام.
سربلند باشید
جناب کمالیان عزیز
متشکرم که در این رابطه بهم کمک می دهید برایتان بگویم در سال اخیر با پیگیری های رییس آموزش مان از طریق وزیر محترم نفت اداره آموزش ما به اداره آموزش و توانمندسازی تغییر نام داد تا بتواند یکی از مسولیت هایش حوزه توانمندسازی جوامع پیرامونی و کارآفرینی در خانواده ها کارکنان ساکن در مناطق دیر و کنگان و جم و عسلویه و پارسیان و لامرد و مردم جامعه پیرامونی باشد.
در این راستا سعی کردیم ابتدا شورای عالی آموزش را در منطقه ویژه پارس ایجاد کنیم. در حال حاضر اولین جلسه شورا در سال جاری تشکیل شده است و دستورالعمل آن در یک کمیته تخصصی با حضور بعضی اعضاء تهیه شده است و امیدوارم در جلسه بعدی شورا در مهرماه تصویب شود.
هدف این است با هم افزایی بین مدیران عامل ، مدیران منابع انسانی و روسای آموزش بیش از ده شرکت پتروشیمی در حال حاضر (بیش از ۳۰ پتروشیمی دیگر نیز در حال ساخت است )، حدود ۱۵ فاز پالایشگاهی گاز ، بیش از ۱۰ فاز پالایشگاهی در حال ساخت ، ۸ پالایشگاه میعانات گازی در حال ساخت و … بتوانیم توسعه آموزشی و منابع انسانی را توسعه دهیم. دوست داریم مراکز آموزشی خوبی را در منطقه ایجاد کنیم
بازهم در این ارتباط ،مخصوصا طرح کارورزی توضیح خواهم داد که همان آموزش حین کار است. که با وجود شورای عالی آموزش توسعه بیشتری خواهد یافت
@سیدمهدی موسوی زاده
عرض کردم که شما چندین گام از من جلوتر هستید :-)
موفق و سربلند باشید
جناب کمالیان عزیز
متشکرم که در این رابطه بهم کمک می دهید برایتان بگویم در سال اخیر با پیگیری های رییس آموزش مان از طریق وزیر محترم نفت اداره آموزش ما به اداره آموزش و توانمندسازی تغییر نام داد تا بتواند علاوه بر آموزش کارکنان سازمان، یکی از مسولیت هایش حوزه توانمندسازی جوامع پیرامونی و آموزش کارآفرینی برای خانواده های کارکنان وزارت نفت ساکن در مناطق دیر و کنگان و جم و عسلویه و پارسیان و لامرد و مردم جامعه پیرامونی باشد.
در این راستا سعی کردیم ابتدا شورای عالی آموزش را در منطقه ویژه پارس ایجاد کنیم. در حال حاضر اولین جلسه شورا در سال جاری تشکیل شده است و دستورالعمل آن در یک کمیته تخصصی با حضور بعضی اعضاء تهیه شده است و امیدوارم در جلسه بعدی شورا در مهرماه تصویب شود.
هدف این است با هم افزایی بین مدیران عامل ، مدیران منابع انسانی و روسای آموزش بیش از ده شرکت پتروشیمی در حال حاضر (بیش از ۳۰ پتروشیمی دیگر نیز در حال ساخت است )، حدود ۱۵ فاز پالایشگاهی گاز ، بیش از ۱۰ فاز پالایشگاهی در حال ساخت ، ۸ پالایشگاه میعانات گازی در حال ساخت و … بتوانیم آموزش و منابع انسانی را در منطقه توسعه دهیم. دوست داریم مراکز آموزشی خوبی را در منطقه ایجاد کنیم
بازهم در این ارتباط ،مخصوصا طرح کارورزی توضیح خواهم داد که همان آموزش حین کار است. که با وجود شورای عالی آموزش توسعه بیشتری خواهد یافت
تندرست و پیروز باشید
سلام جناب کمالیان
با عرض پوزش بابت ارسال مجدد متن بالا.
خواستم لطف کنید درباره برنامه اجتماعی سازی و peer coaching بیشتر توضیح دهید
دوست تان دارم و دوست دارم تندرست و پیروز باشید