زمین و جایگاه
گاهی که کارها خوب پیش نمیروند، گاهی که اوضاع خوب نیست، به قول آن شاعد باید چشمها را شست و دیگرگون دید. برای این کار یک توصیه این است که کارها را با دید کلان نگاه کنیم. این را همه میدانیم. برای این کار تمثیل خوبی هست که میگویند به بالکن بروید.این تمثیل از دو نمونه عملی وام گرفته شده که آنچه میتوان اینجا در موردش نوشت، تمثیل ورزشی است. میگویند گاهی باید به جایگاه در ورزشگاه رفت و از آن بالا نگاه کرد که چه خبر است؟ در سازمان باید دید که واقعا در مقیاس کلان چه میکنیم؟ این دید کلان هیاهوی بازیکنان و گرفتاریهای کوچک تر را که ممکن است ظاهراً مشکل آفرین باشند را از دید شما پنهان میکند. نگاه میکنید که واقعاً سازمان شما چه میکند؟
خیلی از مشکلات اساسی در این دید، قابل مشاهده میشوند، اما نکته مهم این است که به این ترتیب مشکلات رفع نخواهند شد و بازیکنان کماکان به همان روش به بازی خود ادامه خواهند داد. بعد از مدتی تماشا باید به زمین بازی برگردید و کارهای اجرائی انجام دهید.
این تمثیل به نوعی تعادل میان تحلیل و اقدامات اجرائی را گوشزد میکند و میگوید که گاهی باید دور شد و گاهی باید به میان آتش پرید، هیچیک به تنهائی مشکلات را حل نخواهد کرد.
تمرین و تکرار این کار، رهبران سازمان را به سطحی از مهارت میرساند که بدون رفتن به بالکن میتوانند سازمان را از بالا و به صورت کلان ببینند و اقدامات خوبی را برنامه ریزی کنند. این مهارت همان چیزی است که تلفیق کل نگری و اقدام کردن را به رهبران سازمانها میدهد و آنها را رهبرانی برجسته میکند. این رهبران سازمانی هم نیازهای مدیران اجرائی را که تشنه عمل و اقدام هستند برآورده میکنند و هم روند کلانی که مد نظر سهامداران است را مورد توجه قرار میدهند و در واقع میان این دو ارتباط مناسب و متناسبی برقرار میکنند.
گاهی هم لازم است که شما مدیرانتان را به بالکن سازمان دعوت کنید و از آنجا نشانشان دهید که کشمکش های میان آنها یا مدیران سایر بخشها چه اتفاقات بدی را به دنبال دارد، یاد دادن ضرورت رفتن به بالکن، برای تجدید قوا، یکی از آموزشهایی است که رهبران سازمان میتوانند به مدیران خود بدهند.
یادتان باشد که گاهی سکوت بالکن، هوای تازه و احیاناً یک صندلی راحت در بالکن، میتواند شما را وسوسه کند که مدت زیادی را آنجا بمانید، مراقب باشید در این دام نیفتید.
راستی شما تا به حال منظره جالبی را از بالکن سازمان دیده اید؟
سربلند باشید
سلام و خداقوت
چقدر لذت میبرم از تمثیل های زیبای شما .
اگر بخواهم به تمثیل تجربه ام را بگویم ، بسیار به یاد دارم مدیرانی را که حاضر نبوده اند به بالکن بیایند ، و فقط اظهار میداشتند که برای ما نتیجه مهم است ، حتی اگر با گوشی مبایل فیم بازی را برایشان به نمایش درآورید ، روی بر میگردانند و میگویند : برای ما نتیجه مهم است !
و چه کسی است که نداند نتیجه خوب ، از فرآیند مدیریت شده بدست می آید .
بررسی نقش تیپ های رفتاری این عارضه ، با شما :)
@آرمین خوشوقتی
سلام
از لطف شما متشکرم. این تمثیل یکی از تمثیلهای تیپ در آموزش مدیریت استراتژی است که البته من کمی آن را بومی سازی کرده ام.
به نظرم وقتی کسی قرار باشد به بالکن برود، باید انگیزه داشته باشد، اگر فرد نتیجه گرا را بخواهیم به یالکن ببریم، حتماً مقاومت میکند، باید “چیزی” در این مراجعه به بالکن برایش وجود داشته باشد، من همیشه تلاش میکنم که ببینم من چه میتوانسته ام بکنم که او را به هر نیرنگی به بالکن سازمان ببرم؟
سربلند باشید