کولی های سازمان

در نشست رفتار سازمانی، وقتی راجع به مشکلات استخدام و تصمیم گیری در مورد داوطلبان استخدام صحبت میکردیم، یکی از دوستان تمثیلی به کار بردند که برایم جذاب بود، در عین حال دردناک.

ایشان گفتند که ما با این پدیده مواجهیم که گروهی هستند که تقاضای استخدام میدهند و وقتی بررسی میکنیم میبینیم اینها دائماً در حال نقل مکان از سازمانی به سازمان دیگر هستند. نام اینها را گذاشته بودند کولی های سازمانی!

این پدیده واقعاً دردناک است.این پدیده دردناک هم فرد را و هم سازمان را آزار میدهد. فرد از جابجائی مکرر و سازمان از تغییر مداوم نیروها به عذاب می آید. اما در این رهگذر هم هر دو طرف تقصیرهایی دارند. اگر فرد بداند در پی چیست؟ چه محیطی میخواهد، چه شرایطی برای کار کردن لازم دارد و اگر اینها را شفاف بیان کند و یا در مورد آنها تحقیق کند، و اگر سازمان انتظاراتش را بداند (آیا واقعا میداند؟) اگر هدف و برنامه داشته باشد و اینها را برای طرف مقابل به طور شفاف بیان کند، یا حتی به طور مکتوب در اختیارش بگذارد، این مشکل کمتر احتمال بروز می یابد.

با افرادی مواجهیم که فقط میخواهند وارد سازمان شوند. اینها معمولاً به سرعت سرخورده میشوند و هرگز چمدان خود را در سازمان باز نمیکنند، همیشه آماده رفتن هستند.

برخی سازمانها هم بدون برنامه مبادرت به استخدام میکنند، فرد را بدون توجه به مشکلاتی که ممکن است نتوانند با آن کنار بیایند، انتخاب و استخدام میکنند و حاصل جز عدم موفقیت هر دو نخواهد بود.

امیدوارم روزی تمام کولی ها، در جائی سامان بیابند. جائی که هم برای خودشان و هم برای سازمانشان، عاقبت به خیری داشته باشد.

از دیدگاه رفتار سازمانی، آدمهای با شاخصه I و D بالا بیشتر مستعد رفتن هستند، چون هم فضای زیاد میخواهند و هم تنوع را دوست دارند. در مقابل S ها , C ها بیشتر میل به ماندگاری دارند. پس اگر پروفایل مورد نظر شما با ÷روفایل فرد تناقض داشته باشد، باید منتظر رفتن او باشید. دیر و زد دارد، اما سوخت و سوز، نه.

سربلند باشید