کارجویان آماده شوید!

چند روز قبل مقاله ای بدستم رسید که در مورد حداقل آمادگی (مهارت) هایی بود که تازه کارها باید برای ورود به بازار کار از آن برخوردار باشند. مقاله مربوط به یک موسسه آمریکایی به نام Equipped  for the Future بود که در آن به این مهارتها و کاربرد آنها اشاره شده بود. گرچه این یک موسسه آمریکائی است، و ممکن است تصور شود که معیارهای آن برای محیط کاری ما مناسب نیست، اما به نظرم عمده موارد در سیستم ما هم کاربرد دارد و حداقل میتواند یک نقطه شروع باشد، خصوصاً برای آنها که از بیکاری حسرت میخورند و آه میکشند!

مهم تر از همه اینکه بسیاری از این مهارتها بدیهی تلقی میشوند و خیلی از ما تصور میکنیم که این مهارتها را داریم، در حالیکه وقتی پای عمل میآید، متوجه میشویم که متاسفانه عدم برخورداری از این مهارتهای به ظاهر ساده، مانع میشوند که در شروع کار موفق باشیم.

از سوی دیگر در شبکه های اجتماعی آگهی هایی میبینم که یک آگهی استخدام، معمولاً مربوط به سازمانهای بزرگ را به اشتراک میگذارند و معمولاً هم از سر خیرخواهی مینویسند : این نوشته را به اشتراک بگذارید، شاید گره از کار جوانی باز شود!

فکر کردم سرفصلهای این مقاله را با شما هم درمیان بگذارم، چون به نظرم آگاهی از این نیازهاست که میتواند گره از کار جوانی باز کند، نه اطلاع از یک آگهی استخدام! در این مورد اینجا هم نوشته ام.در این مقاله آمده بود که کسانی که تازه وارد محیط کار میشوند، باید 4 دسته مهارت داشته باشند و در ذیل هر سرفصل به مهارتهای مورد نیاز با جزئیات بیشتر هم اشاره شده بود:

1. مهارتهای ارتباطی، یعنی:
   1. بتوانند با دیگران طوری صحبت کنند که منظورشان را برسانند
   2. بتوانند با توجه گوش کنند
   3. بتوانند بخوانند و مفهوم نوشته را درک کنند
   4. بتوانند با دقت مشاهده کنند و محیط را درک کنند
2. مهارتهای میان فردی، یعنی:
   1. با دیگران همکاری کنند
   2. تعارض را حل و مذاکره کنند
3. مهارتهای تصمیم گیری، یعنی:
   1. بتوانند با استفاده از منطق حل مسئله و تعامل کنند
   2. مسئله را حل کنند و تصمیم بگیرند
4. مهارتهای یادگیری دائمی، یعنی:
   1. بپذیرند که در قبال یادگرفتن، مسئولیت دارند
   2. بتوانند از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده کنند

همین!

در ادامه هم به کارهایی که از تازه واردها مورد انتظار هستند، اشاره شده بود. ارتباط این انتظارات هم با این مهارتها به شیوه ای جالب نمایش داده شده بود. فکر میکنید از یک تازه کار موفق چه انتظاراتی میرفت؟

از یک تازه وارد به محیط کار، انتظار میرفت که بتواند مشکلاتش را تا حدودی حل کند، خودش مسئولیت آموزش و یادگیری اش را بپذیرد، به موقع درخواست کمک و توضیح کند، به شیوه ای منطقی به مشکلات نگاه کند و در پی راه حل باشد و خلاصه اینکه کار محول شده را به سرعت و سادگی رها نکند و تمام تلاشش را بکند که آن کار انجام شود، یا مشکلات واقعی اش عیان شود. همین.

خیلی ساده است، اما بیائید، مخصوصاً شما عزیزانی که در پی کاریابی هستید، در خودمان جستجو کنیم. ببینیم چقدر از این مهارتها را داریم؟ بگذارید مثالی بزنم.

یک نامه اداری نسبتاً مفصل پیدا کنید و آن را بخوانید. ببینید چقدر آن را درست درک میکنید؟ ممکن است معنی لغات را متوجه شوید، اما ببینید مراد نویسنده آن نامه را درک میکنید؟ از محتوای نامه چه میفهمید؟ چه حسی به شما منتقل میشود؟ مثلاً اگر در نامه نوشته شده باشد که از شما انتظار میرود که در موارد مشابه برخورد مناسب تری داشته باشید، شما درک مکینید که این نامه یک توبیخ یا انتقاد بسیار رسمی اما معتدل است؟ یا فکر میکنید که این یک نصیحت دوستانه یا پدرانه است؟

توجه کنید که اگر این نامه را درک نکنید، ممکن است به رفتارهای خود ادامه دهید و حتی کارتان را از دست بدهید.

متاسفانه در سیستم آموزشی ما این موارد به درستی آموزش داده نمیشوند. منظورم این نیست که در محتوای آموزشی به این موارد توجه نمیشود، خیر، اتفاقاً در روزهای اخیر کتابهایی دیده ام که به این موضوعات به خوبی پرداخته است، اما متاسفانه این قبیل آموزشها کم اهمیت و بی اهمیت ارزیابی میشوند.

حالا به اطرافتان نگاه کنید. ببینید چند نفر را میبینید که بتوانند یک نامه درست و حسابی بنویسند؟ یا یک تقاضای مرخصی از دانشگاه را درست توجیه کنند و به نتیجه برسانند؟

این مهارتهایی که در این مقاله آمده بود، واقعاً مهم هستند. کمی دقیق تر به آنها نگاه کنید و صادقانه با خود فکر کنید که چقدر در این حوزه ها مهارت دارید و چقدر به توسعه در این حوزه ها نیاز دارید؟

یافتن یک کار خوب و خوب رشد کردن از چنین مواردی شروع میشود، اینها یادگرفتنی هستند (البته با تحمل زحمت) و هیچوقت هم برای فراگیری اینها دیر نیست. همین امروز شروع کنید.

سربلند باشید